شهر مَريانَج (نام محلي: مَرگانه) يكي از شهرهاي استان همدان ايران است. مريانج يكي از شهرهاي تابعه شهرستان همدان است كه در ۶ كيلومتري جاده همدان-كرمانشاه و در دامنههاي الوند واقع است. لهجه مردم اين شهر مرگانهاي نام دارد كه نزديكيهايي با گويشهاي لري و فارسي جنوب استان همدان دارد.
پيشينه و تاريخ مريانج
مريانج در بين شهرهاي مجاور همدان كمترين مهاجر را پذيرفتهاست و از وضعيت اقتصادي مناسبي برخورداراست. مردمان آن عموماً از طريق كشاورزي، دامداري، كاميون داري و... امرار معاش مينمايند. ويژگيهاي فرهنگي و زباني آنها بعنوان يك خرده فرهنگ آنها را از روستاها و شهرهاي مجاور متمايز مينمايد. وجه تسميه آن دقيقا مشخص نيست بعضا مبتني بر حدس و استنباطهاي شخصي است اما اهالي به آن مرگانه و همدانيها مريانه ميگويند ودر نقشهها و مكاتبات اداري بصورت معرب مريانج استعمال ميشود. دكتر اذكايي در كتاب مادستان يا همدان نامه از طريق تحليلهاي زبان شناسي بر اين باور است كه مرگانه از دو جز مرگ + آنه تشكيل شده و مرگ يا مرغ بمعني چمن ميباشد و در مجموع يعني محلي كه در آنجا چمن فراوان است.(اين واژه در مرغزار به معني چمن زار و معرب آن مرج در واژه مرج راهط ومروج الذهب مشاهده ميشود).
اگر چه در منابع تاريخي نام و نشان چنداني از مريانج به وضوح ديده نميشود اما بدون ترديد وجود شرايط مساعد زيست محيطي، آب فراوان خاكهاي رسوبي حاصلخيز، وجود رود خانه و جويبارهاي جاري از دامنههاي الوند و موقعيت جغرافيايي خاص كه آنجا را در مدخل دره برفين (امامزاده كوه) و مسير راه ارتباطي هگمتانه به كنگاور قرارمي داده همواره باعث استقرار گروههاي يكجا نشين در آن منطقه بودهاست وجود چند تپه باستاني و كشف اتفاقي گورهاي تاريخي در حوالي مريانج نشان از قدمت آن در هزارهاي قبل از ميلاد دارد، امروزه در دره دوستعلي و دو خواهران چندين سنگ نگاره چوپاني ديده ميشود كه حكايت از مسكون بودن منطقه در عصر سنگ مينمايد.
در دورههاي تاريخي پيش از اسلام احتمالا مريانج و روستاهاي دره برفين ده دژهايي بودهاند كه نه تنها امنيت شهر هگمتانه را تامين ميكردند بلكه بخشهايي از نيروي نظامي در آنجا استقرار مييافتند.
در خلال هجوم اعراب به ايران و بعد از فتح نهاوند درگيريهايي بين اعراب و باقيمانده سپاه ساساني در همين منطقه رخ داده و در اثر آن تعدادي از بزرگان سپاه عرب كشته شدهاند و مقبره آنها در جايي كه به امامزاده كوه معروف است واقع شده وهمچنين وجود تعدادي اماكن با نام بعضي شاهان وبزرگان قبل از اسلام مويد اهميت راهبردي منطقه در قديم ميباشد.
در دوره اسلامي بعضي از جغرافي نويسان و شعرا و ادبا به مناسبتهايي از دره ماوشان وزيبايي هاو آباديهاي آن ياد نمودهاند. از جمله عين القضاه، حمدالله مستوفي، نجم الدين قمي، زكريا محمود قزويني و عبدالباقي نهاوندي گاه به اختصار و گاه به تفصيل ماوشان را توصيف نمودهاند.
ماوشان نام قديمي همين دره برفين است كه رودخانه قوري چاي ياماوشانرود از كنار روستاهاي برفين، موئين، توئين، سولان و مريانج ميگذرد و نه تنها در اقتصاد كشاورزي آنها نقش بسزايي دارد بلكه به لحاظ اجتماعي و فرهنگي نيز موجب تقويت پيوندها وارتباطات اجتماعي وفرهنگي روستاهاي مذكور گرديدهاست
به نظر ميرسد اولين سند مكتوبي كه در آن نام و نشاني از مريانج به ميان آمده مربوط به دو چكامهاي است كه ابوالوفاي همداني اديب و شاعر قرن سوم هجري به زبان عربي در زيباييها و مناظر خاطره انگيز و اماكن دره ماوشان سرودهاست، ابوالوفاي همداني در ابياتي از آن چكامه به توصيف و تمجيد زيباييهاي طبيعي مريانج ميپردازد و ميگويد :
بسفح مرجانه المحسود و ساكنها روض اريض و ما ثم موار
و شعب قروذ فيه كل مونقه و فيه للهوا اشجار و انهار
((در دامنه مريانه كه بر آرمندگانش رشك برند گلزاري نظر گير و آب زاري هموار است))
((دره قروه كه در آن هر چيز دلپسندي است و در ختان و جويباري فرح انگيز در آنجاست))
فراگيري و تاثير روز افزون رسانهها، نفوذ و ترويج گويش خاص مركز نشينان، بي ميلي جوانان در پايبندي به گويشهاي محلي خود، ورود واژههاي خارجي و بعضي عوامل ديگر گويشهاي محلي را به شدت و سرعت در معرض تهديد وفراموشي قرار دادهاست.
لهجه
بيشك چگونگي سخن گفتن اهالي مريانج باز مانده و تغيير يافته گويش پهلوي بوده و ورود واژههاي عربي تركي و اروپايي به اصالت آن آسيب رسانيدهاست. اما گويش مرگانهاي در بين فارسي زبانان همدان واطراف آن مانند دره مراد بيك (كه در دل خود همان "چشمه فرشته" ي معروف را جاي داده است)، علي آباد، ينگجه، سولان، برفين، حصار، ديزج و... منحصر ميباشد و از اين حيث نسبت به آنها داراي استقلال است.
طبق مقايسههاي انجام شده ميتوان گقت كه از لحاظ آوايي و لهجه به لري ميماند وشايد اصالتاً لري بوده كه در اثر مقتضيات زمان و مكان تغييراتي يافتهاست.
گويش مرگانهاي همچنين بيشترين تشابه را در بين فارسي زبانان استان همدان با نهاوندي و تويسركاني و كمترين را با همداني دارد.
در مريانج هنوز بسياري از واژهها به صورت قديمي خود استعمال ميشوند. مانند به كار بردن فتحه (اَ كشيده)در مورد كلماتي كه بههاي ملفوظ و غير ملفوظ ختم ميشوند و همچنين حذف علامت مفعولي (را) و قرار دادن مصوت د َ به جاي آن از ويژگيهاي بارز گويش مرگانهاي ميباشد. و در مورد جملاتي كه داراي حرف ربط (هم) بوده نيز به همان صورت عمل ميشود. مانند:
خانه َ د َ ساختم خسته َ د َ شدم. خانه را ساختم وخسته هم شدم.
شيشه َ د َ اشكست. شيشه هم شكست.
در مواردي كه اسم نكره باشد حرف ي َ قبل از د َ قرار ميگيرد. مانند: پسره َ ي َ د َ به خدا اِسپردم.
در كلماتي كه داراي مصوت (اْ) هستند با مصوت مركب (اِو) تلفظ ميشوند. مانند: اولاد، گوجه، موز، برو،
موارد مذكور و غيره نوعي تفخيم و تلغيظ را در گويش مريانجيها باعث شدهاست كه گويشوران آنرا از ديگران متمايز مينمايد.