لاهيجان از زيباترين شهرهاي استان گيلان و ايران است. موقعيت جغرافيايي اين شهر در ناحيه كوهپايهاي قرار دارد كه تپهماهورهاي آن را بوتههاي هميشه سبز چاي در رديفكاريهاي منظم هندسي پوشاندهاست. همچنين معماري بسيار زيبا و خانههاي ويلايي با سقفها و رنگآميزي متنوع، جلوه زيبايي به سيماي شهر بخشيدهاند. به عبارت ديگر در لاهيجان زيباييهاي طبيعت و شهرسازي يكديگر را تكميل كردهاند.
مردمشناسي و جغرافيا
لاهيجان منطقهاي است كه از شمال به درياي خزر، از شرق به لنگرود، از جنوب به ديلمان، از جنوب غربي به سياهكل و از غرب به آستانه اشرفيه محدود ميشود كه در ۵۰ درجه و صفر دقيقه شرقي و در ۳۷ درجه و ۱۱ دقيقه شمالي عرض جغرافيايي قرار دارد. در سال ۱۳۸۵، جمعيت شهر لاهيجان ۷۲٫۹۵۰ نفر بودهاست.اين شهر ساختهشده بر سرزميني هموار و جلگهاي است كه حاصل رسوبات به جاي مانده از رودهاي گيلان است. از نظر موقعيت جغرافيايي و ويژگيهاي تاريخي يكي از شهرهاي مهم گيلان به شمار ميرود و مدتها مركز بخش بيهپيش گيلان بودهاست.
شهرستان لاهيجان داراي دو بخش رودبنه و مركزي و ۷ دهستان به نامهاي رودبنه، شيرجوپشت، آهندان، بازكياگوراب، لفمجان، ليالستان و ليل است. اين شهرستان بر پايه آخرين سرشماري در سال ۱۳۸۵، داراي جمعيتي بيش از ۱۶۲٫۸۹۸ نفر بودهاست.
مردم آن بيشتر گيلك هستند و گالش به ساكنين ارتفاعات اين منطقه اطلاق ميشود كه آنها هم تيرهاي از گيلكان بوده و زبانشان گيلكي است. زبان بومي اين شهرستان، گيلكي با لهجه شرقي است كه با لهجه غربي گيلكي (رشت و فومن) اندكي تفاوت دارد. دين مردم لاهيجان شيعه و از نوع ناصري است.
آب و هوا
آب و هواي آن در بخش جلگهاي، معتدل و مرطوب و در قسمت كوهستاني سردسير و خوش آب و هوا است.در واقع آب و هواي اين شهرستان آب و هواي مديترانهاي است
آب و هواي لاهيجان
جانداران
چهارپايان اصلي: گاو، اسب، گوسفند، ميش، قاطر، الاغ، سگ و گربه و گاو ميش.
چهارپايان وحشي: پلنگ، خرس، گرگ، روباه، شغال، گربه وحشي، گوزن، آهو، بز كوهي، سمور، خار پشت، سمور آبي، خرگوش، خوك، گراز، سنجاب، كفتار، ببر، …
پرندگان اين منطقه انواعي دارند برخي وحشي و برخي اهلي هستند و نمونههايي از آنها عبارتاند از:
مرغ، اردك، غاز، بوقلمون به فور در اين منطقه ديده ميشود و همين طور قرقاول (تورنگ) و غاز وحشي (كلاگن) خوتكا، چنگر، قوش (الغ)، بلدرچين] (وشوم)، باز، بلبل، سينه سرخ، لكلك، مرغ ماهيخوار، حواصيل، كبوتر، تيهو، جغد، گنجشك (چيشنك)، شرستي (حاج حاجي)، داركوب، درنا، دمجنبانك (دمبلا سكينه)، سبز قبا (كوكلاچ)، دريا سليم، يهره، سَرَت، كلاغ (كلاچ)، سار (سيته)، هدهد (شانه بسر)، شاهين، شل حينو، عقاب، قوش، كبك، كركس، زاغچه (كشكرت)، كلكافيس، فلامينگو (مرغ حسيني)، چرخ (واشك)، پليكان سفيد، چكاوك، سبز قبا، مرغ سقّا و غيره.ماهيان: ماهي سفيد، ماهي آزاد، قزل آلا، كفال ماهي، ماهي سوف، اردك ماهي، كپور ماهي، اسپلي، ماهي سيم، ماهي شك، كليكا، اوزون برون، قاس ماهي، قيل ماهي، گاو ماهي، شيبا ماهي، مار ماهي، ماهي ماش، كولي و … حشرات : مورچه (پيتار)، انواع سوسك، ملخ، زنبور عسل، انواع زنبور، انواع عنكبوت (لابدون)، خرمگس، ساس، كك (سپول)، خرخاكي، جعَل (گِه گال)، مگس، پشه، جيرجيرك (جيك)، زنجره، اقسام پروانه، بيد، موريانه
زبان
زبان گفتاري مردم لاهيجان، گيلكي (بيه پيش) است كه با گيلكي رشت (بيه پس) از نظر آوايي، واژگاني و پارهاي ويژگيهاي دستوري تفاوتهايي دارد. گيلكي بيه پيش خود از گونهاي كه در نواحي كوهستاني به آن سخن گفته ميشود، يعني گالشي، متمايز است.
تاريخ
شهرستان لاهيجان به گواهي تاريخ در گذشته مركز حكومت بيه پيش بوده و وسعت آن سرزميني از سفيدرود تا چالوس را در بر ميگرفتهاست.شهر لاهيجان از ديرباز كانون بازرگاني ابريشم بوده و بيشترين سهم را نيز در توليد و صادرات آن داشتهاست.[نيازمند منبع] صنعت چاي يكي از مهمترين صنايع كشاورزي اين شهر است. نخستين بار چاي در ايران توسط حاج محمد حسين اصفهاني به سال ۱۳۰۲ ه.ق در عصر ناصرالدين شاه قاجار كشت شد كه پيشرفتي نداشت و موفقيتي بدست نياورد. اما شخصي بنام محمد خان قاجار قوانلو ملقب به كاشفالسلطنه مشهور به چايكار در سال ۱۳۱۹ ه.ق چاي را در لاهيجان كشت نمود و به بار نشاند. وي در حقيقت پدر كشت چاي در ايران به شمار ميآيد. در اثر به بار نشستن اين فراورده، تأثيرات شگرفي بر زندگي مردم منطقه و اقتصاد كشور به جاي ماندهاست.
نام لاهيجان
نظريات مختلفي دربارهٔ نام لاهيجان وجود دارد:
شهر ابريشم
عدهاي معتقداند اين نام ريشه در ويژگي اقتصادي اين شهر دارد. به گونهاي كه واژه لاهيجان عربيشده لاهيگان است و لاهيگان مركب است از لاهيگ +ان (لاهيگ = بافتني و ان = پسوند مكاني) و به معني مكان يا شهر بافندگان يا نساجان يا ابريشمبافان است. در تجزيهاي ديگر، لاه در پارسي ميانه (پهلوي) به معناي ابريشم است و در برهان قاطع به معناي پارچه ابريشمي سرخ آمدهاست و جان پسوند مكان است. در نتيجه لاهيجان به معناي «شهر ابريشم و مكان ابريشم» است. اشپيگل محقق آلماني در كتاب «حملات روسيان به سواحل كرانه خزر» نام لاهيجان را به معني «شهر ابريشم» ميداند. لاه به معني ابريشم است و يج و ج پسوند نسبت است مانند يوشي و يوشيج و يا لار و لاريج. در نتيجه لاهيج به معني ابريشمي است و ان پسوند مكان. در نتيجه لاهيجان به معني مكان ابريشمي است.
انتساب به لاهيج بن نوح
در افسانهها بناي شهر لاهيجان به لاهيج ابن سام ابن نوح نسبت داده ميشود ولي اين وجه تسميه نادرست و عوامانه به نظر ميرسد (يا درستتر بگوييم، افسانهاي ساختگي براي عوام بوده كه با عربيسازي نام ايراني شهر بتوانند نام اصلي شهر را بار ديگر استفاده كنند. اين روند در ايران تحت چيرگي تازيان و تعصبات شديد ضدايراني رواج داشته و ترفندي بوده براي رهايي از برچسب هولناك مجوسيت).
دارالاماره
اين شهر در گذشته در دوراني از استيلاي اعراب و سيطرهٔ خلافت دارالاماره يا دارالامان هم نامگذاري شده بوده كه به تدريج بار ديگر نام ايراني خود را بازيافته، نخست لاهيجان المبارك و سپس لاهيجان خوانده شدهاست. شهر لاهيجان در قرون سوم تا پنجم هجري در محل روستان فعلي چفل در ميانه راه امروزي بازكياگوراب به سياهكل قرار داشت و از قرن پنجم كم كم به محل امروزي انتقال يافت. و از ابتداي قرن ششم هجري تبديل به مركز حكومت سادات مويدي شد و سپس ناصروندان بر آن چيره شدند. از قرن هشتم سادات كيايي حكومت خود بر لاهيجان را آغاز كردند و دوران شكوه لاهيجان دورا حكومت كياييان است.
لاهيجان در سال ۷۰۵ ه.ق به دست اولجايتو فتح شد و امير تيمور به آن لشكر كشيد. پس از تيمور، سيد امير بيك و نوادگان وي –از سادات كياني– بر شهر لاهيجان حكومت كردند. پس از سقوط حكمرانان كياني، حاكمان صفوي در اين شهر حكومت كردند. از حوادث ناگوار و مهم در تاريخ لاهيجان، طاعون در سال ۷۰۳ ه.ق، آتشسوزي سال ۸۵۰ ه.ق و اشغال آن توسط روسها در سال ۱۷۲۵ ميلادي است. در سال ۱۲۳۰ ه.ق لاهيجان دچار زلزله شد و در سال ۱۲۴۶، بار ديگر طاعون در آن كشتار كرد. شأن و شكوه لاهيجان در زمان خان احمد خان است. خان احمدخان يكي از حاكمان لاهيجان در قرن دهم است و كمتر حاكمي در گيلان چنين قدرتي را به خود ديدهاست و لاهيجان از اين نظر در دوران طلايي خود بود.
شاه عباس در لاهيجان
در شوال سال ۱۰۰۰ ه.ق شاه عباس كبير پس از آواره كردن خان احمد خان به لاهيجان آمد و دستور داد باغي كه در مقابل قصر خان احمد خان بود و انواع گلها و اقسام ميوهها در آن ديده ميشد را خراب كردند و به زمين بازي چوگان و قپقاندازي تبديل نمودند و پيرامون آن را درخت كاشتند. همچنين شاه عباس دستور داد باغ بيشه دژ خان احمد خان را كه از آثار بزرگ بود، ويران كردند و به اين ترتيب اثري از دودمان كيائيان گيلان بويژه خان احمد خان نگذاشتند، زيرا وي پسري نداشت كه حفظ نام او نمايد. بعد از سقوط و مرگ خان احمد خان، لاهيجان ديگر به خود رنگ استقلال نديد و شهر رشت كه در آن زمان روستايي بيش نبود ، كمكم مركزيت و به واسطه توجه خاص شاه عباس حوزه اقتدار آن گسترش يافت و به ديگر بخشهاي گيلان چيرگي كافي پيدا نمود.
لاهيجان يكي از مراكز اصلي جنبش جنگليها بود.
نام لاهيجان در نقشه ادريسي به سال۱۱۵۴ ميلادي (۵۳۲ هجري شمسي).
ضرب سكه در لاهيجان
لاهيجان در زمان اولجايتو ضرابخانه داشته كه سكه ضرب ميكرده((Amitai-Preiss & Morgan (۲۰۰۰) در زير نمونههايي از سكههاي دوران ابو سعيد بهادرخان اولجايتو، فتحعليشاه قاجار و شاه طهماسب صفوي مشاهده ميگردد كه در لاهيجان ضرب شدهاند.
محصولات كشاورزي
چاي
برنج
پيله ي ابريشم
كنف
علم
محمدعلي مجتهدي گيلاني (استاد رياضي بنيانگذار دانشگاه صنعتي شريف و مدير دبيرستان البرز)
ابراهيم حشمت (فرماندار لاهيجان در جمهوري شورايي گيلان)
مذهب
شيخ مهدي مهدوي سعيدي(مرجع تقليد)
شيخ حسن نخعي گيلاني (مجتهد)
زينالعابدين قرباني (امام جمعه رشت)
شيخ زاهد گيلاني (از صوفيان بزرگ ايران، استاد و پدر همسر شيخ صفيالدين اردبيلي )
عبدالرزاق لاهيجي
قطبالدين شريف لاهيجي
ميرزا حسن فياض لاهيجي
سياست
عبدالله لاهيجي ازمجتهدان ثلاث حامي نهضت مشروطيت ايران مقيم نجف اشرف
محمدعلي فيض لاهيجي ، رييس سابق ديوان عدالت اداري ايران
ابوالحسن سعادتمند (كفيل سابق وزارت اطلاعات و جهانگردي)
رضا رادمنش (رييس سابق فراكسيون حزب توده در مجلس شوراي ملي و استاد فيزيك دانشگاه لايپزيگ)
شاه طهماسب صفوي، كه هفت سال در لاهيجان زيست
رضا قطبي (رياست سابق «سازمان تلويزيون ملي ايران» )
علي اصغر فياض فاضلي
حسن كريمي پور، قاضي القضات، پيش از انقلاب و و در دوران بازرگان
محمدعلي صفاري، نماينده لاهيجان در ادوار ۱۸ و۱۹ و۲۰ مجلس شوراي ملي، استاندار سابق آذربايجان شرقي، شهردار تهران در سه دوره، سناتور انتخابي گيلان در دورههاي ششم و هفتم مجلس سنا
عضدالاسلام لاهيجي
تجارت
محمد ميرزا كاشفالسلطنه (پدر چاي ايران)
محمدعليخان امين ديوان لاهيجي (از فئودالهاي بزرگ لاهيجان)
خاندان فلاح خير، از تجار بزرگ تنباكو، چاي، پارچه و برنج
ادبيات
بيژن نجدي (نويسنده و دبير رياضي)
مهرداد فلاح (شاعر)
محمدحسين مهدوي م.مويد
احمد ميراحسان (منتقد فيلم)
حزين لاهيجي (شاعر)
نيكوكاري
محمدرضا حكيمزاده (بنيانگذار آسايشگاه كهريزك تهران)
ورزش
ابراهيم (كوروش) مهربان (كشتيگير و قهرمان آسيا)
اماكن ديدني
بقعه شيخ زاهد گيلاني (مربوط به قرن هشتم هجري واقع در جاده لاهيجان - لنگرود)
بقعه چهار اوليا يا چهار پادشاهان (مربوط به دوره تيموريان واقع در ميدان سردار جنگل)
شيطان كوه
مسجد اكبريه
مسجد جامع لاهيجان
حمام گلشن
بام سبز
استخر لاهيجان
موزه چاي ايران (آرامگاه محمد ميرزا كاشفالسلطنه)
تله كابين احرار (فاز اول تلهكابين لاهيجان كه از فراز بام سبز آن آغاز شده، در سال ۱۳۸۴ شمسي راهاندازي گرديد)
روستاي سرچشمه و كوه عطاكوه
روستاي ماهي موشه و آبشار ديدني آن