موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
كردستان استاني سرسبز و خرم با وسعتي معادل بيست و هشت هزار و دويست و سه كيلومتر مربع در غرب ايران و در مجاورت بخش شرقي كشور عراق قرار دارد. اين استان كه در دامنهها و دشتهاي پراكنده سلسله جبال زاگرس مياني قرار گرفته است، از شمال به استانهاي آذربايجان غربي و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان كرمانشاه و از غرب به كشور عراق محدود است. استان كردستان بين سيوچهار درجه و چهلوچهار دقيقه تا سيوشش درجه و سي دقيقه عرض شمالي و چهلوپنج درجه و سيويك دقيقه تا چهلوهشت درجه و شانزده دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است. استان كردستان براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال يكهزار و سيصد و هفتاد و پنج داراي هشت شهرستان، دوازده شهر، بيست و يك بخش، هفتاد و هشت دهستان و هزار و هفتصد و شصت و پنج آبادي داراي سكنه بوده است. شهرستانهاي اين استان عبارتند از: بانه، بيجار، ديواندره، سقز، سنندج، قروه، كامياران و مريوان. در حال حاضر استان كردستان با مجموعه شهرها، روستاها و عشايري كه در اقصي نقاط آن پراكنده شده و استقرار يافتهاند، به يكي از نواحي در حال توسعه غرب كشور تبديل شده و از پتانسيلهاي توريستي و تفرجگاهي بسيار خوبي برخوردار مي باشد.
جغرافياي طبيعي و اقليم استان كردستان
اين استان منطقهاي كاملاً كوهستاني است كه از مريوان تا دره قزلاوزن و كوهههاي زنجان جنوبي در مشرق گسترده شده است. ناهمواريهاي اين استان كه تحت عنوان ناحيه كوهستاني كردستان مركزي بررسي ميشود، مشتمل بر دو بخش غربي و شرقي است. اين دو قسمت از نظر شكل پستي و بلندي و جنس زمين متفاوتند. قسمت وسيعي از سنندج، مريوان و سرزمينهاي اطراف آنها تا جنوب كردستان بخش كوهستاني غربي را تشكيل ميدهد. در اين ناحيه، يكنواختي و سستي جنس زمين اشكال مشابهي را به وجود آورده كه از ويژگيهاي آن كوههاي گنبدي شكل با شيب يكنواخت و ملايم همراه با درههاي باز است. اين يكنواختي را طبقات آهكي سخت و سنگهاي دروني كه بين لايههاي سست ظاهر ميشوند، درهم ريخته و آن را به صورت صخرههاي عريان درآورده است. نوع مشخص اين ناهمواريها، ناحيه كوهستاني چهل چشمه در بين مريوان و سقز است كه دنباله پستي بلنديهاي اين ناحيه را در جنوب و مشرق، تشكيل دادهاند و دامنه غربي آن تا داخل كشور عراق كشيده شده است. در اين ناحيه شعبههاي رود قزلاوزن در شرق و شمال شرقي و رود سيروان در حنوب چهره زمين را بهطور كامل تغيير دادهاند. بخش كوهستاني شرقي، قسمتهاي شرقي سنندج را دربرميگيرد و درحد فاصل ناحيه غربي و شرقي، يك رشته از ارتفاعات آتشفشاني شمالي - جنوبي را بهوجود ميآورد. در شرق اين رشته كوه، شهرستانهاي قروه و بيجار قرار گرفتهاند كه شكل زمين در آنها با پستي و بلنديهاي ناحيه غربي به كلي متفاوت است. از ويژگيهاي اين ناحيه، وجود يك حصار كوهستاني متشكل از سنگهاي دگرگوني و رسوبي است كه دشتهاي مرتفع هموار و تپه ماهوري را احاطه كرده است. در اين ناحيه به استثناي كوههاي بيجار، دشتهاي نسبتاً وسيعي نيز وجود دارد. اين دشتها به وسيله شعبههاي رود قزلاوزن قطع شده و به صورت تپه ماهور درآمدهاند. مرتفعترين دشت اين ناحيه «هوهتو» خوانده ميشود كه با دو هزار و دويست متر ارتفاع در شمال سنندج واقع شده است. بلندترين كوههاي اين ناحيه، شاهنشين در شمال بيجار، شيدا در مركز و پنجه علي بين قروه و سقز است. استان كردستان بهطور كلي تحت تأثير دو جريان عمده هواي گرم و سرد قرار دارد و اقليمهاي گوناگوني را بهوجود ميآورد. بيشترين ميزان بارش جوي در ناحيه غربي استان (شهرهاي بانه و مريوان) حدود هشتصد ميليمتر در سال و كمترين ميزان بارندگي آن در ناحيه شرقي حدود چهارصد ميليمتر در سال است. ميزان نزولات جوي در قسمت مركزي استان (شهرهاي سقز و سنندج) نزديك به پانصد ميليمتر در سال است. تمام قلمرو استان در بهار و تابستان آب و هوايي خنك و معتدل دارد. مقايسه ارقام ميانگين دماي ماههاي مختلف سال در مركز استان نشان ميدهد كه متوسط دماي روزانه در ارديبهشت ماه شانزده و يكدهم و در مهر ماه شانزده و نهدهم درجه سانتيگراد است. ميانگين دماي ماههاي اين دوره از بيست و دو تا بيست و هشت درجه سانتيگراد متغير است. اين درجه، دماي مطلوبي براي صنعت گردشگري ميباشد. از اينرو شش ماه از سال در مركز استان كردستان براي جريان جهانگردي بهترين و مناسبترين ايام به حساب ميآيد. سردترين ماه سال در شهرستان سنندج، بهمن ماه است كه حداقل دماي آن به حدود يك درجه زير صفر ميرسد. تعداد روزهاي يخبندان در سنندج نود و دو روز در سال گزارش شده است. در پهنه استان كردستان پاره اقليمهاي گوناگوني وجود دارد كه در زير به انواع و نواحي مشخص آن اشاره ميشود:
- دره ميرآوا (اميرآباد) كه زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد.
- مسير سنندج به سمت سقز (دشت اوباتو) كه زمستانهاي معتدل دارد.
- مسيرمريوان به دربنددزلي كه زمستانهاي سرد با يخبندانهاي طولاني دارد و در فصل تابستان روزهاي آن گرم و شبهاي آن خنك است.
- ناحيه اورامانات كه آب و هواي آن مرطوب و معتدل است.
- مسير سنندج به مريوان كه اقليمي نيمه خشك و نيمه مرطوب دارد.
نفوذ تودههاي مرطوب زمستاني و بهاري در مريوان و درياچه زريوار تأثير فراواني در مرطوب و معتدل شدن هواي اين ناحيه دارد. ميزان رطوبت و بارش مناسب باعث ايجاد جنگلهاي انبوه بلوط و گونههاي مختلف درختان جنگلي شده است. پوشش گياهي اين ناحيه مناظري شگفتانگيز و باشكوه دارند.از آنجا كه تنوع اقليمي همراه با ساير شرايط مناسب، از جاذبههاي مهم در صنعت جهانگردي بهشمار ميرود و جهانگردان خواهان دماي مطلوب و مطبوعي (بيست و پنج- بيست و دو درجه سانتيگراد) هستند، استان كردستان به ويژه در فصول بهار و تابستان از اين نظر بسيار مناسب و داراي توانايي هاي جهانگردي قابل توجهي مي باشد.
صنايع دستي
در استان كردستان تهيه و توليد انواع فرآورده هاي دستي از ديرباز مرسوم بوده است. مهمترين صنايع دستي استان مذكور عبارتند از:
سفالگري و سراميك سازي
هنر سفالگري از زمانهاي بس كهن در كردستان رايج بوده و ظرف هاي سفالين متعددي در زيرزمين كشف شده و نشان مي دهد كه اين هنر در دوره پيش از تاريخ در كردستان مورد توجه فوق العاده مردم بوده و تعدادي از آنها را در گورهاي مردگان پيدا كرده اند زيرا مردم آن زمان اعتقاد داشتند كه پس از مرگ مجدداً زنده مي شوند و به اين ظروف احتياج خواهند داشت و از اين رو در هنگام به خاك سپردن مردگان مايحتاج زندگي را هم با آنان دفن مي كردند.
در دوره ساسانيان جنس لعاب تكامل يافت و ظروف لعابدار بسيار زيبايي مي ساختند و تعدادي از اين ظروف از زير خاك بيرون آمده و هنر سفال سازي از آن تاريخ به بعد در ايران رونق پيدا كرد و ظروف لعابدار با گل معمولي ساخته مي شد و آن از خاك رس بدون ماسه و شن و مواد آهكي بود و اين نوع ظروف در كردستان به وفور پيدا مي شود.
كاشي كاري:
صنعت كاشي كاري نيز در كردستان رونق بسياري دارد و اين صنعت از قرن سيزدهم ه.ق به بعد رو به پيشرفت گذاشت و داخل مسجد دارالاحسان و مسجد دارالامان و خانه هاي قديمي سنندج از كاشي هاي معرق پوشيده است و هنر ساختن كاشي هاي معرق در زمان امان الله خان اول اردلان (1214-1240 هجري) ساخته شد و به حد كمال رسيد و صنعت كاشي سازي در اين زمان رو به تكامل گذاشت.
قاليبافي:
قالي بافي در كردستان بسيار رايج است و نام كردستان هميشه مترادف با مهمترين قالي هاي دستباف بوده كه با كمال ذوق و سليقه پديد آمده است و قالي افشار و سنندج و بيجار و بوكان امروز شهرت جهاني دارد و به تحقيق يكي از پرارزش ترين فرشهاي ايران است.
بيشتر طرح هاي مورد استفاده قاليبافان در كردستان طرح هاي شكسته بوده است و بندرت از طرح هاي ديگر استفاده مي شود. از ميان اين طرح ها مي توان به طرح ماهي درهم (هراتي)، ريزماهي نقش بته اي, گل وكيلي, گل ميرزاعلي, گل مينا و شاخ گوزن و ميناخاني اشاره كرد.
نقش ماهي درهم (هراتي), در بين طرح هاي كوچك (تكرار شونده) ايران ظريف ترين و زيباترين طرح بشمار مي رود. طرح هراتي, طرحي ماهرانه و در عين حال ساده است كه حاكي از رعايت موازين و قيود و زيبايي و ظرافت و ذوق و سليقه ايراني است.
ريزه ماهي:
نقش بسيار ريز ريزماهي درهم كه از آن ريزتر غيرممكن است, به خرده ماهي نيز معروف است. در اين طرح، گلهاي بسيار ريز, اضلاع چهارگانه لوزي را تشكيل مي دهند كه اكثراً گل هشت پري را دربردارد.
نقش بته اي:
نقش بته اي نيز يكي ديگر از نقوش رايج بعد از هراتي است كه از روزگار قديم, تقريباً در همه انواع دستبافت ها, بخصوص ترمه, قالي, قلمكار متداول بوده است و از حدود شصت گونه نگاره بته اي متداول در قالي بافي ايران تعدادي نيز در سنندج مورد علاقه بافندگان بوده و آنها را با حالات مختلف مي بافند. از انوع بته مي توان جقه خرقه اي, جقه (سه گره اي), جقه زمردي, جقه دو گره, جقه ريز, جقه توپي (هشت پر) را نام برد.
جقه خرقه اي:
از طرح هاي بته اي بسيار زيبايي است كه در سنندج معروف به جقه چاركي است. اين نقشه معمولاً در قالي هايي با ابعاد بزرگ بافته مي شود. حد فاصل جقه هاي بزرگ, جقه هاي كوچك و گلهاي ساده است كه بسيار ماهرانه بافته مي شود.
جقه (سه گره اي):
اين نوع جقه براي قالي هايي با ابعاد 3×2 مترمربع مناسب است و منظور از سه گره اندازه طول جقه است. (هر گره 5/7 سانتيمتر). درفاصله جقه ها بندهاي ساده و گلهاي كوچك قرار مي گيرند و نيز داخل جقه ها اشكال مختلفي پر مي شود.
جقه زمردي:
همان جقه سه گره اي است, با اين تفاوت كه نوار سبز رنگي دور تا دور شكل جقه را مي گيرد و دايره هاي كوچكي در فواصل منظم بر روي اين نوار قرار مي گيرد, در اين حالت دايره ها زيبايي خاصي به فرم جقه داده و آن را خوشرنگ مي كنند.
جقه (دو گره):
اين طرح را به دو گونه مي بافند. در جقه هاي دو گره اي بر حسب سليقه بافندگان عرض جقه تغيير مي نمايد ولي طول آن بندرت تا 2 سانتيمتر تغيير مي كند.
جقه ريز:
اين جقه بخصوص اندازه پشتي بوده و در اندازه هاي ديگري كار نمي شود و حالت خاص خود را دارد و قسمت داخل جقه ها را بوسيله گل سرخ پر مي كنند.
جقه توپي (هشت پر):
اين طرح به وسيله تركيب كردن هشت عدد جقه دو گره اي با يكديگر به وجود مي آيد و قاعده جقه ها به واسطه يك لوزي به هم وصل شده اند و در نهايت به شكل يك دايره مي رسند و به اين دليل آن را جقه توپي مي گويند. اين نقش در اندازه هاي مختلف بافته مي شود ولي در قالي هاي دو گره اي جلوه خاصي دارد.
گل وكيلي:
يكي از معروفترين نقشه هاي مختص سنندج "گل وكيلي" است كه در ديگر مناطق بافته نمي شود. در مورد قدمت اين طرح مي توان به نمونه اي كه در موزه فرش (تاريخ بافت آن به اواسط قرن سيزده هجري قمري مي باشد.) اشاره كرد.
گل ميرزاعلي:
گل ميرزاعلي, يكي از نقشه هاي «گل فرنگي» سنندج است. انواع متعددي از گل فرنگ در سنندج بافته مي شود كه به نامهاي گل و بلبل عروس و داماد, گل و عروس ناميده مي شود و امروزه نسبت به اوايل رواج آنها كمتر بافته مي شوند.
شاخ گوزني (يحيي چلمي):
اين طرح كه دو نمونه از آن در موزه فرش تهران نگهداري مي شود از جمله نقش هاي سنندج بوده و مختص سنندج است. علاوه بر نقشه هايي كه شرح داده شد, نقشه هاي ديگري چون گل چيني و گل جرسه را نيز مي توان نام برد.
گليم:
مبدأ مشهورترين گليم هاي كردستان, سنه است كه در حال حاضر شامل سنندج و اطراف آن مي شود. اين منطقه از مراكز مهم توليد قالي و گليم هاي كردستان به شمار مي آمده است.
سنه از زمان سلطنت صفويان پايتخت كردستان بوده است و تأثير صفويان در گليم هاي به جاي مانده از قرون هجدهم, نوزدهم و اوايل قرن بيستم به وضوح ديده مي شود. گليم هاي قبايل سنجابي و جاف تحت تأثير آويزهاي زربافت و قلاب دوزي شده صفوي است. گليم هاي سنه چه از نظر فني و چه از لحاظ زيبايي شناسي با ديگر گليم هايي كه توسط قبايل و چادرنشينان كرد بافته شده, تفاوت دارد. در بافت آنها نوعي ذوق هنري ديده مي شود و بيش از گليم هاي ديگر به فرش هاي گره دار ايراني شبيه است.
به طور كلي گليم ها را از نظر تركيب بندي مي توان به سه دسته تقسيم كرد:
1- تكرار مكرر طرح هاي گل دار و يا يك طرح گل دار كه از ميخ يا داربستي آويزان شده و توسط حاشيه اي باريك و يا مجموعه اي از حاشيه ها احاطه شده است. نگاره ها شامل برگ, پيچك, ساقه و گل است.
2- در اين گروه گل ها ظريف تر شده و ترنجي مجزا در مركز آن قرار دارد. طرح اين گليم ها بسيار شبيه قالي هاي گره داري است كه تجار فرش تهران به آن «براتي» مي گويند. براتي مضموني پيچيده و مركب از گل هاي كوچك, بته و كندوي عسل است كه تصوير يك باغ را به ياد مي آورد.
3- سجاده هايي كه به علت داشتن محراب پيازي شكل از سجاده هاي ديگر كشورها متمايزند.
اندازه بافت گليم ها اكثراً كوچك است, اما بعضي از آنها بزرگ و تقريباً مربع شكل است. اين گليم ها اكثراً داراي بافت هايي چاك دار است, اما اضافه كردن پودهاي ضميمه و پودهاي منحني از مشخصاتي است كه معمولاً در ديگر گليم هاي كرد يافت نمي شود.
رنگ ها غالباً آبي, قرمز و سفيد است و گاهي از رشته هاي فلز نيز در آنها استفاده شده است. تارها معمولاً نخي است و تارهاي پشمي به ندرت در آنها به كار مي رود. پودها غالباً از رشته هاي بلند پشمين, فلزي, ابريشمي و اخيراً پلي كروم ابريشمين درست مي شود. ريشه ها را كه امكان صدمه ديدن آنها بسيار زياد است, به شكل دسته تارهاي گره دار مي بندند و اگر به اندازه كافي بلند باشد, مجدداً گره خورده و به شكل توري و شبكه درمي آورند.
گليم هاي سنه به خاطر ظرافت و زيبايي خود شهرت خاصي دارد. در ده ساله اخير, با اين كه از ظرافت سابق آن كاسته شده, اما هنوز داراي كيفيتي مطلوب است. بعضي از گليم هاي سنه در گذشته توسط خانم ها به صورت ديوار آويز يا پوشش مخصوص در حمام به كار مي رفته است. گليم هاي سنه, گليم هاي بسيار نفيس است كه ارزش واقعي آنها توسط كلكسيونرها در مزايده هاي دهه 1950 و 1960 م شناخته شده است.
گليم هاي بيجار :
بيجار كه يكي از شهرهاي تجاري حاشيه اي كردستان است, داراي گليم مخصوص به خود است. بعضي از اين گليم ها نسخه هاي ساده گليم هاي سنه با پشم زبر و رنگهاي تند است و بعضي ديگر داراي بافت هاي چاك دار پشمين و تارهاي نخي است. گليم هاي بيجار معمولاً طويل و باريك است و در آن از ترنج هاي رنگين مثلثي و يا لوزي شكل استفاده مي شود. بيشتر گليم هاي منطقه داراي دو حاشيه بوده و از ديگر ويژگي هاي بعضي از گليم ها, بافت انسان و حيوان در متن يا حاشيه هاي آنها است. طرح حيوانات نيز در متن اين گليم ها, اهميت گله هاي گوسفندان و بزها را نشان مي دهد. كه به عنوان ثروت قابل حمل به آن تكيه مي كنند. البته حيوانات دو سر از ويژگي كارهاي تزئيني كردها, من جمله در كيف ها است.
گليم شاهسون بيجار:
شاهسون هاي بيجار در قرن هجدهم از دشت مغان مهاجرت كرده و در روستاهاي مابين زنجان و قزوين در نزديكي بيجار و شمال همدان مستقر شدند. اهالي اين منطقه ترك زبان هستند و استقلال خود را كاملاً حفظ كرده اند. بسياري از نگاره هايي كه در گليم هاي شاهسون بيجار به چشم مي خورد, از مناطق ديگر آمده است. با آن كه بسياري از گليم ها با طرح هاي پود رو و پودهاي چرخان تزئين مي شود, اما در عين حال اسلوب بافت چاك دار همراه با پشم و نخ نيز در آنها به كار مي رود.
منبت كاري:
منبت كاري چوب در كردستان از قديم رواج داشته و درهاي چوبي در كردستان و برخي از روستاهاي آن كه به جاي مانده متعلق به دوران صفوي بوده كه داراي كنده كاريهاي دقيق و به صورت گل و كتيبه هاي گوناگون است. منبت كاريهايي كه بر در امامزاده ها و مشايخ انجام شده بسيار باارزش است و امروز هم منبت كاران كرد در كردستان به كار خود ادامه مي دهند و منبت كاري رواج كامل دارد. اكنون در سنندج معروفترين و زبردست ترين منبت كاران در كارگاههاي خود مشغول به كارند همراه با سبك هاي جديد, كه در آن ابداع و ابتكار خود را محفوظ داشته اند.
نازك كاري چوب:
ساخت فرآورده هاي چوبي و نازك كاري در سنندج سابقه طولاني دارد و محصولات چوبي اين شهر از قديم الايام خواستاران فراواني داشته, بويژه تخته شطرنج هاي سنندج از مرغوبيت خاصي برخوردار است و در كارگاههاي نازك كاري علاوه بر تهيه تخته شطرنج محصول هاي ديگري از قبيل قوطي سيگار و شيريني خوري و كيف زنانه و جعبه و لوازم آرايش و سيني و بشقاب و غيره توليد مي شود و امروز كارگاههاي خراطي كردستان بيشتر به تهيه قليان و پيپ چپق و عصا و چوب دستي و چوب سيگاري مي پردازند.
دستبافي:
يكي ديگر از صنايع دستباف كردستان موج بافي است. كردها از موج براي نگهداري رختخواب و وسائل اضافي بهره برداري مي كنند و در ضمن به عنوان پشتي هم از آن استفاده مي نمايند و زيبايي خاصي به محل زندگي مي دهد. تهيه موج كه مانند پارچه نازك و لطيف است در اغلب شهرها منجمله سنندج, سقز, بانه و مريوان رواج دارد.
شاليبافي:
شال يك نوع پارچه است كه براي تهيه لباس كردي مورد استفاده واقع مي شود. دستبافان شال اين مناطق با استفاده از پشم بز كه در اصطلاح محلي به آن مرز گويند شال را توليد مي كنند.
ساير صنايع دستي رايج در استان كردستان را نمدمالي, پولك دوزي و حصيربافي تشكيل مي دهد.