هَفْتْكل (هفتگل هم نوشتهاند) شهري است در استان خوزستان. در سال ۱۳۸۵، تعداد ۱۵٫۲۶۱ نفر جمعيت داشتهاست.اين شهر مركز شهرستان هفتكل است.
اين شهر پيش از سال ۱۳۸۷ در بخش هفتكل از توابع شهرستان رامهرمز قرار داشت.
ورود صنعت نفت به شهر هفتكل باعث ايجاد مدرسه، فرودگاه، جاده، سيستم آب و فاضلاب، بهداست و درمان، بيمارستان، خدمات رفاهي و اجتماعي در منطقه بود. هنگام ورود صنعت نفت به اين شهر جامعه آن عشايري بود و نفت براي اين كه به بقاي خود ادامه دهد بافت اين جوامع را از عشايري به شهري تغيير داد و نيروهاي تحصيل كرده از داخل و خارج كشور را جذب كرد
مينوشهر شهري كوچك است كه در جزيرهاي به نام جزيره مينو در نزديكي دو شهر آبادان و خرمشهر و در مرز آبي با كشور عراق قرار گرفته است. در سالهاي نزديك، اين نقطه به نام بخشداري جزيره مينو شناخته ميشد و بخشي از شهرستان آبادان بود. ولي در سالهاي بعد داراي شهرداري شد و به «مينوشهر» دگرنامي داد. مينوشهر جزيرهٔ كوچكي است و بيشتر كاربرد تفريحي براي مردم دو شهر آبادان و خرمشهر دارد.
ملاثاني شهري است در استان خوزستان. اين شهر در شهرستان اهواز قرار گرفته و در چهل و پنج كيلومتري شمال شهر اهواز واقع است.اين شهر در محل تقاطع مسيرهاي اهواز به مسجدسليمان و اهواز شوشتر قراردارد. در مجاورت اين شهر ، رودخانه كارون قراردارد. اين شهر به دو قسمت قديم وجديد ( كوي قدس يا گلن آباد) تقسيم ميگردد. زبان رايج آن ميان مرد عربي و فارسي است.بخش اعظم مردم اين شهر به زبان عربي سخن ميگويند.مابقي مردم اكثرا به لهجه شوشتري سخن مي گويند.قسمت عمده كسب وكار در اين شهر در دست شوشتريهاست. همه مردم اين شهر گرايش به دين مبين اسلام داشته و از شيعه اثني عشر ميباشند. شهر ملاثاني تا قبل از شروع جنگ تحميلي از جمعيت كمي برخوردار بود ، اما با بروز جنگ تحميلي ،و حضور جنگ زدگان ، جمعيت اين شهر افزايش يافت ، بطوري كه با پايان يافتن جنگ ، تعدادي از جنگ زدگان در اين شهر باقي ماندند. بعدها بدليل مشكلات كشاورزي و مهاجرت كشاورزان مناطق اطراف به اين شهر ، اين شهر داراي جمعيت بالايي شد و حد نصاب تبديل از روستا به شهر را كسب نمود. در جلسه مورخ ۱۳۷۰۲٫۱۱ با توجه به اختيارات تفويضي هيأت وزيران (موضوع تصويبنامهشماره .۹۳۸۰۸ت۹۰۷ مورخ ۱۳۶۸٫۱۰٫۲۴ هيأت وزيران، بنا به پيشنهاد شماره ۱۱۱۲۷٫۱.۵٫۵۳ مورخ ۱۳۶۸٫۱۱٫۹ وزارت كشور و به استناد ماده (۱۳)قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري مصوب ۱۳۶۲ روستاملاثاني (از توابع بخش مركزي شهرستان اهواز در استان خوزستان) با حفظ محدوده كنوني خود به شهر تبديل شده و به شهر "ملاثاني" ناميده شد.اين تصويبنامه در تاريخ ۱۳۷۰٫۲.۱۸ به تأييد مقام محترم رياست جمهوري رسيده است. در زمان وقوع جنگ تحميلي شهدايي رادر راه حفظ ارمان وميهن اسلامي تقديم نمود. كه ميتوان به شهيد علي حميدي اصل ، حسين كرمي ، حسن متفرقه اشاره نمود. وجود دانشگاه كشاورزي رامين ، كه در قسمت شمال شهر قرار گرفته است ، براهميت شهر ملاثاني افزوده است.
صفيآباد شهري از شهرهاي شهرستان دزفول است و در شمال شهر دزفول قرار دارد. اين شهر كه در ابتدا منطقهاي تحقيقاتي به شمار ميرفت، در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوي به منظور تحقيقات كشاورزي و دامپروري ساخته شد. از اين منطقه در حال حاضر نيز به همين منظور استفاده ميشود. در اين منطقه انواع درختان و گياهها و دامها به صورت تحقيقاتي پرورش مييابند. از نكات قابل توجه اين منطقه بايد به پرورش گردو و كاج توجه كرد كه با در نظر گرفتن آب و هواي منطقه امري غيرممكن به نظر ميرسد كه البته اين درختان به صورت اصلاح شده در اين منطقه پرورش داده ميشوند و با نمونه اصلي خود تفاوتهايي دارند.
اين منطقه در سال ۱۳۵۴ (احتمالا) توسط متخصصان آمريكايي و هلندي در دزفول بنا نهاده شد. اين شهر با داشتن جمعيتي معادل ۸۸۶۵۰ نفر در سال ۱۳۸۵ در۱۳ كيلو متري جنوب دزفول و۲ كيلو متري شمال دزآب واقع است از اسامي گذشته اين شهر ميتوان به كاووس و شريعتي و امام حسين و كوتيان اشاره كرد از مكانهاي زيارتي اين شهر نيز ميتوان به بقعه سيد شهاب الدين قائد معروف به فراش اشاره كرد مسجد موسي بن جعفر اين شهر از مساجد نمونه وپيشرو به حساب ميآيد اين شهر به هشت طايفه بزرگ وكوچك تقسيم شدهاست اسامي اين شش طايفه عبارتند از: فراش وكوتيان ونجف آباد و بنه وبالنگان وعربها ولرها كه در ابتدا وانتهاي شهر سكونت دارند
گزارشي از دو تپُهٔ باستاني صفي آباد
از سالها پيش ، در دوتپهٔ باستاني جنوب غرب صفي آباد ، اشيا و آثار گرانبهايي از جمله مجسمهها ، سكُهها و سفالهاي عهد اسلامي ، ساساني و هخامنشي به ويژه پيكرهٔ آناهيتا ،اله هي آب يافت ميشود كه توجه علاقه مندان را به خود معطوف داشتهاست .
آناهيتا در زبان اوستايي ، نام يك پيكر كيهاني هند و ايراني است ، كه ايزدبانوي آبها (آبان) پنداشته ميشود و از اين رو با نمادهايي چون باروري ، شفا و خرد نيز همراه است .
آناهيتا ، در پارسي ميانه يا امروزي ناهيد يا آناهيد است و در زبان ارمني آناهيت ناميده ميشود .
تاريخ نويسان يونان و روم باستان از او با نام آناتيس anaÏtis ياد كرده و يا او را يكي ازايزدان معابد خود شناساندهاند .
آناهيتا ، آناهيد يا ناهيد كه در زبان پارسي به معناي دور از آلودگي است ، نام ايزد بانوي آب ، باران و باروري در مذاهب ايران باستان است .
به احتمال زياد «اردويسور آناهيتا » نيز چون «ميترا » از ايزداني بود كه پيش از پيدايش زرتشت ،توسط مردم ايران مورد ستايش قرار ميگرفت .
آناهيتا با جنگاوري نيز مربوط بودهاست و باور بر اين بود كه جنگاوراني را كه به پيشگاه او او نذر كنند ،ياري ميدهد .
البته بايد خاطر نشان نمود ايرانيان عهد باستان يكتاپرست بودند ، ولي آناهيتا و دو ايزد بانوي ديگر به عنوان خدايان فرعي تقديس ميشدند .
در تپهٔ فرُاش كه متعلُق به دورهٔ اسلامي و بالنجان كه متعلق به عهد ساساني و پيش از ان است ، اشيا و آثار باستاني فراواني باقي مانده كه ارزش تاريخي ، فرهنگي و ملي شاياني دارند .
قلعهتُل شهري است در استان خوزستان. اين شهر در بخش مركزي شهرستان باغملك قرار گرفته و در سال ۱۳۸۵، تعداد ۸٫۴۰۷ نفر جمعيت داشته است
قلعه تل توسط محمد تقي خان بختياري در سرتلي در ناحيه ايذه بنا شده است
شهر قلعهتل در استان خوزستان و تقسيمات كشوري بخش مركزي شهرستان باغملك قرار داردومردمان آن بختياري هستند. اين شهر از قديم مركز دهستان قلعه تل و محل آمد و رفت ساكنان اطراف و تأمين خدمات اوليه روستاهاي اين دهستان بودهاست. شهر قلعه تل در سال ۱۳۸۵، ۸۶۱۰ نفر جمعيت داشت كه با رشدي برابر ۶/۲ درصد نسبت به سال ۱۳۷۵ كه روستا بود از لاك روستايي به در آمد. رشد جمعيت اين شهر حاصل مهاجرت جمعيت روستايي دهستان قلعه تل به اين شهر است.
پيشينه سكونت
سكونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاريخي بدست آمده در نشستگاه آن به گذشتهاي بسيار دور در دوره حاكميت پادشاهي عيلام باز ميگردد. اين پادشاهي كه در حدود ۵۰۰۰ سال پيش در پهنهاي از جنوب غرب و غرب ايران كنوني وجود داشت از چندين شهر و ناحيه مهم تشكيل ميشد كه معروفترين آنها آنزان يا آنشان بود كه گمان بر اين است منطبق بر منطقه اطراف شهر ايذه كنوني است. اهميت اين شهر و نزديكي شهر كنوني قلعهتل با آن و نيز احتمال عبور كاروانهاي بين شهر آنزان و شوش از مسير ميانكوهي منطبق بر دشت قلعه تل بر احتمال رونق حيات اين شهر در روزگار عيلاميان ميافزايد. از آثار عيلامي كشف شده در اين شهر دو سنگ بزرگ است كه سالها پيش هنگام حفر زمين براي ساخت و ساز از زمين بيرون آورده شدند. يكي از اين سنگها پايه ستون و ديگري سنگي منقوش به پيكره چهار نفر است كه دو نفر روبروي دو نفر ديگر دست به سينه ايستادهاند.
گذشته از اين وجود منابع آب و خاك مناسب براي كشاورزي و مراتع وسيع و غني در كوههاي اطراف قلعه تل، وجود جمعيت يكجانشين و كوچنشين در اين منطقه را محتمل ميسازد. علاوه بر سابقه حيات ديرين در قلعهتل كه عمدتاً با هالهاي از ابهام همراه است، بخش ديگري از سابقه حيات شهر قلعه تل كه از آن زمان تا كنون استمرار دارد، به دوره قاجاريه و اندكي قبل از آن باز ميگردد. اين حيات داراي نمايندهاي پابرجاست كه بر روي تپهاي مشرف به دشت و رودخانه جاري در پاي آن به شكل قلعهاي پر هيبت ولي رنگ و رو باخته خود نمايي ميكند. اين قلعه توسط محمد تقي خان چهارلنگ بختياري ساخته شد. از اين قلعه براي فرماندهي قشون استفاده ميشد. وصف اين قلعه و حيات اجتماعي درون و بيرون آن كه نشاني از سكونت در اين شهر را به همراه دارد، در سفرنامه سر هنري لايارد ـ شهروند انگليسي آمدهاست. در اين سفرنامه تنها اشاره اندكي به جمعيت ساكن در خارج قلعه كه بايد افراد غير مرتبط با خاندان خان باشند، شد: «در پاي تپهاي كه قلعه بر فراز آن جاي داشت، يك ده با تعدادي خانه گلي وجود داشت» اشاره به بوتهزارهاي پر پشت در اطراف قلعه و گلههاي حيوانات وحشي بخصوص شير و گراز، در وجود جمعيت زياد در اين محل ترديد ايجاد ميكند.
قلعه تاريخي شهر
شهر قلعهتل نخست در اطراف تپهاي بنا شده كه زير بناي قلعه موجود شهر است. اين قلعه بر روي تپهاي طبيعي قرار دارد كه بر اساس گفتهها بخشي از ارتفاع آن بصورت مصنوعي ايجاد شدهاست. ناظران در قلعه كاملاً به دشت مشرف هستند و اين موقعيت مكاني فرصت مناسبي براي كنترل و ديدهباني خروجيهايي از كوهستان به دشت كه امكان هجوم و حمله از آنها وجود داشت، فراهم ميكرد. در حال حاضر قلعه تلي از خاك را در خود جاي داده كه حاصل از ريزش ديوارها و برجهاي بلند و اتاقهاي بزرگ آن است. وصفي از اين قلعه در سفرنامه لايارد وجود دارد كه گوياي ارج و ابهت آن در روزگان قديم است.
«قلعه داراي چهار برج و به شكل مربع ساخته شده و در يكي از زاويههاي آن يك عمارت چهار ضلعي احداث شده بود كه در طبقه فوقاني آن»لامردون" و يا مهمان خانه قرار داشت. در طبقه تحتاني راهرو مسقف طويلي اين ساختمان را به محوطه مركزي قلعه متصل ميساخت. قلعه داراي دو حياط بود كه قسمت بيروني جهت ميهمانان و مستخدمين و گارد محافظ و قسمت داخلي مخصوص خانواده خان شامل خانواده محمد تقي خان و برادرش آكلبعلي بود.
روي برجها و ديوارهاي قلعه چند قبضه تفنگ سنگين فتيلهاي نصب شده بود كه هر كدام هشت يا نه پا طول داشته و قابل حمل بودند. اين تفنگها روي محور و حلقههاي مخصوصي ميچرخيدند و با يك نوع گلولههاي بزرگ و مقداري گلولههاي كوچك و تكه پارههاي آهن مسلح ميشدند. گرچه قلعه از سنگ و آجر ساخته شده بود و ميتوانست در برابر حملات و يورشهاي غير منظم محلي پايداري نمايد ولي در برابر آتش توپخانه يك نيروي عظيم نميتوانست مقاومت داشته باشد."
در سال ۱۳۸۵ اقداماتي براي پاكسازي درون قلعه از نخالههاي ساختماني حاصل از ويراني ديوارها و سقف اتاقهاي قلعه از طرف سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي آغاز شد كه هنوز ادامه دارد. در اين طرح بخشي از ديوارهاي فروريخته بازسازي شدهاست.
نشانههاي شهري و منطقهاي قلعهتل
قلعه بلندترين نقطه و گوياترين نشانه شهر براي تازهواردان به شهر يا مسافراني است كه از مسير ارتباطي اهواز به اصفهان عبور ميكنند. در پاي اين قلعه رودخانهاي وجود دارد كه آب چشمههايي را به رودخانه گلال انتقال ميدهد. اين رودخانه منبع تأمين آب اراضي فراواني در قلعه تل و بوگري است كه عمدتاً زير كشت صيفيجات و برنج هستند. روستاي بوگري كه اينك به شهر قلعه تل بسيار نزديك شده يكي از نقاط سرسبز و خوش عطر دشت قلعهتل است. يكي از چشمههاي مسدود شده در پاي اين قلعه از قديم مهمترين منبع تأمين آب ساكنان بود كه تا مدتها آب پاك و گوارايي داشت.
درههاي كوهستاني اطراف دشت كه روستاهايي را در كنار يا نزديك خود به همراه دارند داراي آب و هوايي خنك هستند كه براي بسياري از مردم استان شناخته شدهاند. درههاي مالآقا، تنگكرد، بيدستان و تمبي آشناترين مناطق كوهستاني اطراف دشت را براي ساكنان و مسافران گريزان از گرماي هوا هستند. نزديكترين نقطه تفريحي ـ طبيعي به شهر قلعهتل در پاي كوه قجه قرار دارد كه به هفتچشمه معروف است. مناطق كوهستاني در تعطيلات نوروزي و تابستان پذيراي جمعيت زيادي از سراسر استان هستند.
شهر قلعهتل در شرق اهواز و در سمت راست جاده ارتباطي اهواز ـ (هفتكل) ـ باغملك ـ ايذه ـ اصفهان، پس از عبور از شهر باغملك قرار دارد. مسافرت به شهر قلعهتل و بازديد از نواحي كوهستاني زيبا و خنك آن ميتواند خاطره خوش و ماندگاري براي تكرار آن در شما بيافريند.