معرفی وبلاگ
ایران تونگین ولعل دنیاهستی//ایران توفریبنده وزیباهستی نام تونکوست چون کهن ایرانی//تاریخ خجسته یل وشیرانی// مهدهنری نقش جهان درگاهت//شیرازوسپاهان اثرزیبایت// هرکس گذرش درتورسدمی بیند//ازشاخه زیبات گلان می چیند// هردم که نظردررخ توبنماید //مدهوش تووجلوه کویت باشد// آثارتوزیباونکودرهمه جاست//هرشهربه آثارخوشت می نازد// مهمان چوبه این نغمه سرا بازآید//درکوی توگرددبری ازغم یادش// اثرمدیروبلاگ محمدعلی حاجیان
دسته
بوق بوق ايران
ايران شناسي
ايرانگردي
ايران هميشه جاويدان
پايتخت فرهنگي جهان اسلام
ايرووون
ميهن ما
توريسم ايران
هنرصنايع دستي وخانواده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2626644
تعداد نوشته ها : 292
تعداد نظرات : 19

JavaScript Codes
Rss
طراح قالب

سيردان قزوين - آكا ايران

سيردان را بيشتر بشناسيم

سيردان يكي از شهرهاي استان قزوين ايران است. اين شهر در بخش طارم سفلي در شهرستان قزوين قرار دارد. جمعيت اين شهر طبق سرشماري سال ۱۳۸۵، برابر با ۴۶۸ نفر بوده است

 

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:8

شال قزوين - آكا ايران

شال را بيشتر بشناسيم

شال شهري است در بخش شال شهرستان بوئين‌زهرا استان قزوين ايران. شال با جمعيت ۳۴٬۱۴۸ نفر شهري كهن بوده و مردم شال به زبان تاتي صحبت مي‌كنند

 

محصول اصلي‌ اين شهر از قديم انگور بوده. كه اغلب آن را در آفتاب خشك ميكنند و كشمشش را به بازار عرضه ميكنند. خاك مناسب و آب و هواي خاص اين منطق بأعث ميشود كه يكي‌ از خشمزترين انگورهاي جهان در اين منطق به عمل بيايد

در مورد شال قزوين عده اي آن را به درخت شال كه در آن زياد ديده مي شود اشاره كرده و عده اي به دليل اينكه خود محلي ها به شهر چال مي گويند نام آن را به علت وجود شال در جايي با ارتفاع كم (چاله) مي دانند

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:6

اقباليه قزوين - آكا ايران

اِقْباليّه‌ شهري است در بخش مركزي شهرستان قزوين استان قزوين ايران
اين شهر قبلا به سلطان‌آباد بعدها به اسلام‌آباد معروف شد واكنون اين شهر را با نام اقباليه مي‌شناسند. اين شهر كه جمعيتي حدود ۶۰هزار نفر را دارا مي‌باشد يكي از شهرهاي قديمي استان قزوين مي‌باشد. مردم اين شهر اكثرا به شغل كشاورزي و خدماتي مشغول مي‌باشند و بيشتر جمعيت اين شهر راافراد غير بومي تشكيل مي‌دهد.

اقباليه شهري‌ كوچك‌ است كه در ۳۶ و ۱۴ عرض‌ شمالي‌ و ۴۹ و ۵۵ طول‌ شرقي‌ واقع‌ شده‌است و حدود ۴۷/۳ كيلومتر مربع وسعت‌ دارد. اقباليه‌ داراي‌ موقعيتي‌ دشتي‌ است‌ و در دهستان‌ اقبال‌ غربي‌ از بخش‌ مركزي‌ شهرستان‌ قزوين‌ و ۱۰ كيلومتري‌ جنوب‌ غربي‌ شهر قزوين‌، بر سر راه‌ اصلي‌ اين‌ شهر به‌ همدان‌ و زنجان‌ قرار دارد.

 

اهالي‌ اقباليه‌ شيعي‌ مذهب‌ و زبان‌ رايج‌ آنان‌ فارسي‌ و تركي‌ است‌

پيشينه و اقتصاد
اين‌ شهر كه‌ يكي‌ از شهرهاي‌ ۱۲ گانه استان‌ قزوين‌ به‌شمار مي‌رود پيش‌ از اين‌ سلطان‌آباد خوانده‌ مي‌شد كه‌ از ۱۳۷۰ش‌ با نام‌ اقباليه‌ به‌ صورت‌ شهر درآمد. جمعيت‌ سلطان‌آباد در اواخر دهه ۱۳۲۰ش‌، ۱۲۷۰ نفر بود، اما جمعيت‌ اقباليه‌ مطابق‌ آخرين‌ سرشماري‌ (۱۳۷۵ش‌)، به‌ ۳۱۴۶۹ نفر (۱۵۴، ۶خانوار) رسيده‌است‌ (سرشماري‌، ۱۳۷۵ش‌، هفتاد و شش‌) كه‌ ۴/۶٪ از كل‌ جمعيت‌ شهري‌ شهرستان‌ قزوين‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. تراكم‌ نسبي‌ جمعيت‌ در اين‌ شهر حدود ۹ هزار نفر در كم ۲ و نسبت‌ جنسي‌ ۱۰۲ مرد در برابر ۱۰۰ زن‌ است‌.

فعاليت‌ اقتصادي‌ ساكنان‌ اين‌ شهر تا يك‌ دهه‌ پيش‌ عمدتاً و به‌ ترتيب‌ اهميت‌ عبارت‌ بود از كشاورزي، باغداري‌ و دامداري‌. زمينهاي‌ كشاورزي‌ اين‌ محل‌ برابر ۲۰۷، ۱هكتار بود كه‌ حدود ۶۱٪ آن‌ (۷۳۶ هكتار) آبي‌ و مابقي‌ به‌ صورت‌ ديم‌ بود. محصولات‌ عمده كشاورزي عبارت‌ بود از گندم‌ (۳۸۴ هكتار)، جو (۱۹۲ هكتار)، چغندرقند (۲۴ هكتار)، نباتات‌ علوفه‌اي‌ (۴۸ هكتار)، حبوبات‌ (۲۹ هكتار) و سيب‌زميني‌ (۲۴ هكتار). سيب‌ و انگور از ديگر محصولات‌ اين‌ آبادي‌ بود. اين‌ آبادي‌ در ۱۳۶۷ش‌ داراي‌ ۴۵۴ خانوار بهره‌بردار كشاورزي‌ بود كه‌ از يك‌ رشته‌ قنات‌ و ۷ چاه‌ عميق‌ به‌ عمق‌ متوسط ۱۰۰ متر استفاده‌ مي‌كردند. امروزه‌ بخش‌ قابل‌ توجهي‌ از اهالي‌ اقباليه‌ در فعاليتهاي‌ صنعتي‌ و خدماتي‌ شركت‌ دارند.

در اين‌ شهر تپه‌اي‌ تاريخي‌ وجود دارد كه‌ سفالهاي‌ يافت‌ شده‌ در آن‌ را به‌ حدود سده ۸ تا ۱۰ق‌ نسبت‌ داده‌اند. اقباليه‌ داراي‌ كاروانسراي‌ متروكي‌ است‌، به‌ شكل‌ ۴ گوش‌ كه‌ در هر گوشة آن‌ طاق‌نمايي‌ وجود دارد و نهايتاً طرح‌ بنا به‌ صورت‌ ۸ ضلعي‌ جلوه‌ مي‌كند. اين‌ شهر ضمناً داراي‌ قلعه خرابه‌اي‌ است‌ كه‌ در كنار كاروانسراي‌ محل‌ واقع‌ است‌. اقباليه‌ داراي‌ ۴ پارك‌ عمومي‌ جمعاً به‌ مساحت‌ ۱۲ هزار م ۲ است‌.

 

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:5

نظر آباد قزوين - آكا ايران

روستا يا قلعه احمدآباد توسط دكتر محمد مصدق و در اراضي شخصي وي احداث شد و بنام پسرش آن را «احمدآباد» ناميد. بناي قلعه در فهرست آثار ملي ايران به شماره ثبت ۲۹۴۳ قرار دارد.

هم اكنون اين روستا مركز دهستان احمد آباد در بخش مركزي شهرستان نظرآباد، غربي ترين شهرستان استان تهران است. (۵/۷ كيلومتري جنوب غربي شهر آبيك و در موقعيت جغرافيايي ۵۰ درجه و ۲۸ دقيقه و ۲۴ ثانيه طول جغرافيايي و ۳۵ درجه و ۵۹ دقيقه و ۳۸ ثانيه عرض جغرافيايي و در ۱۱۹۵ متر ارتفاع از سطح دريا) اراضي اين روستا پيش از اين جزء املاك عضدالسلطان پسر مظفرالدين شاه قاجار و شوهر خواهر دكتر مصدق بوده‌است كه مصدق آنرا با زمين‌هايي كه در اراك داشت تعويض كرد.

دكتر مصدق مدت مديدي از دوران انزواي سياسي خود را در زمان سلطنت رضاشاه پهلوي در اين روستا گذراند. پس از كودتاي ۲۸ مرداد نيز پس از ۳ سال زندان در زندان لشگر ۲ زرهي ارتش، به احمدآباد تبعيد شد و تا آخر عمر در حالت تبعيد در آنجا بود.

مصدق در اين باره مي‌گويد:
«  دادگاه نظامي مرا به سه سال حبس مجرد محكوم كرد كه در زندان لشكر ۲ زرهي آن را تحمل كردم. روز ۱۲ مرداد۱۳۳۵ كه مدت آن خاتمه يافت به جاي اين‌كه آزاد شوم به احمدآباد تبعيد شدم و عده‌اي سرباز و گروهبان مأمور حفاظت من شدند. اكنون كه سال ۱۳۳۹ خورشيدي هنوز تمام نشده مواظب من هستند و من محبوسم و چون اجازه نمي‌دهند بدون اسكورت به خارج [قلعه] بروم در اين قلعه مانده‌ام و با اين وضعيت مي‌سازم تا عمرم به سر آيد و از اين زندگي خلاصي يابم.   »

عليرغم درخواست و وصيت دكتر مصدق براي دفن شدن در «قبرستان ابن‌بابويه»، وي در احمدآباد دفن شد.

خانواده دكتر مصدق اين بنا را متعلق به مردم ايران دانسته و در سال ۱۳۷۳ آنرا وقف كردند. اعضاي هيئت امناي آن : مهدي بازرگان، يدالله سحابي، محمود مصدق، نورعلي تابنده، داريوش فروهر، علي اردلان، حسين شاه‌حسيني و سيدجواد مادرشاهي بودند كه با مرگ تني چند از جمله مهندس بازرگان و قتل داريوش فروهر در جريان قتل‌هاي زنجيره‌اي ، عزت‌الله سحابي، دكتر فروزان، خسرو سيف و قاضي خزاعي به هيئت امنا اضافه شدند. بناي قلعه هم اكنون رو به ويراني است.

هر سال مراسم سالگرد درگذشت محمد مصدق در روستا برگزار مي‌شود.

 

منبع:ويكيپديا

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:3

درياچه آوان - آكا ايران

درياچه اوان در استان قزوين و در منطقه معروف الموت قرار دارد. اين درياچه كه داراي چشم اندازي منحصر به فرد است يكي از جاذبه‌هاي گردشگري استان قزوين به شمار مي‌رود. درياچه اوان

موقعيت و مشخصات

درياچه زيباي اوان در نيمه شمالي الموت ، در دامنه كوه خشچال ، در فاصله ۷۵ كيلومتري و در ميان چهار روستاي اوان، وربن، زواردشت و زرآباد شهر قزوين قرار دارد.

اين درياچه كه بيش از هفتاد هزار متر مربع مساحت دارد ، در ارتفاع هزار و هشتصد متري از سطح دريا واقع شده است. طول آن در طويل‌ترين قسمت ۳۲۵ متر و عرض آن ۲۷۵ متر مي‌باشد.

تنها از آب چشمه‌هاي زيرزميني موجود در بستر درياچه تغذيه مي‌شود و بخش ناچيزي از آن هنگام بارندگي تامين مي‌شود اما به صورت سطحي و كم. غليان دايمي آن باعث صافي و زلالي آب درياچه شده است. عميق‌ترين بخش آن به عمق ۵٫۷ متر مي‌باشد كه در جنوب شرقي آن واقع شده است البته برخي از مسئولان عمق درياچه را بين يك تا بيست متر تخمين زده‌اند. از سرريز آب درياچه نيز رود كوچكي تشكيل مي‌شود كه آب آن مورد استفاده كشاورزان روستاهاي كوشك و آيين است . در تابستان اين درياچه محل ماهي‌گيري، آب‌تني و قايق‌راني و در پاييز ، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابي و در زمستان با توجه به برودت هوا و يخ زدن سطح آن قابل اسكي سواري است. لازم به ذكر است درياچه اوان با حضور نماينده سازمان ملل و برافراشتن پرچم سازمان ملل و پرچم ايران رسماً به‌عنوان قطب گردشگر‌ جهان اعلام شده است. متاسفانه در يكي دو سال گذشته شاهد حمله اوباش به تاسيسات سرويس بهداشت‌ درياچه و سرقت شيرآلات آن، شكستن كيوسك تلفن و به آتش كشيدن بخشي از نيزارهاي كنار درياچه بوده‌ايم.

پيدايش

درياچه اوان احتمالا ۵۰۰ سال پيش بر اثر لغزش به وجود آمده كه اين لغزش در حال حاضر غير فعال است. اعتقادي وجود دارد مبني بر اينكه اين درياچه بازمانده درياچه بزرگ كاسپين است. دليلي كه براي اين مدعا مي‌آورند تغيير يافتگي نام كاسپين به قزوين است. اوان به معني محل گردآمدن آب مي‌باشد.

گياهان

غير از گونه‌هاي درختي دست‌كاشت نظير بيد، چنار، تبريزي، سيب، آلبالو، گيلاس، سنجد، فندق و گردو، گياهان علفي مانند گون، كنگر، شيرين‌بيان و گونه‌هاي مختلف ديگر از خانواده گرامينه و لگومينيوزه هم در حوزه آبخيز اوان وجود دارند. از گياهان داخل درياچه هم مي‌توان به ني‌بن در آب و گياهان غوطه ور خوشاب و چنگال آبي اشاره كرد كه محيط مناسبي را براي پرورش ماهياني چون اردك ماهي به وجود مي‌آورند.

جانوران و پرندگان

از گونه‌هاي جانوري اطراف اوان مي‌توان به كل و بز كوهي – كه به علت شكار بي‌رويه و تخريب زيستگاه آنان كاهش چشمگيري يافته‌اند - پلنگ، خرس قهوه‌اي، روباه، شغال، گرگ، گراز، شنگ ( نوعي سمور )، سياه گوش (گربه وحشي) انواع عقاب‌ها، دال، دليچه، شاهين، جغد، كبك، فاخته، داركوب، سبزقبا، زاغ و انواع گنجشك‌سانان، قورباغه، لاك‌پشت و خرچنگ اشاره كرد.

ماهيها

انواع ماهي هايي كه در اين درياچه ساكن مي‌باشند عبارتند از :

    * قزل‌آلاي رنگين‌كمان (Rainbow Trout) :

    * كپور (Carp)

    * اردك ماهي (Pike)

 

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:2

قلعه الموت قزوين - آكا ايران

موقعيت جغرافيايي

قلعهٔ الموت در شمال شرقي روستاي گازرخان و بر فراز كوهي از سنگ به ارتفاع ۲۱۰۰ متر از سطح دريا قرار دارد.. اين كوه از نرمه گردن (ميان نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخره‌هاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شده‌اند. پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي است كه كوه هودكان با فاصله‌اي نسبتاً زياد بر آن مشرف است. . اين قلعه يكي از جاذبه‌هاي گردشگري استان قزوين محسوب مي‌شود.a


حاكميت قلعه

حمدالله مستوفي دربارهٔ اين قلعه گفته است كه اين بنا به ‌دست «داعي الحق حسن بن زيد الباقر» بنا شده است.

حسن صباح در سال ۴۸۶ هجري قمري اين قلعه را تصرف كرد كه اكنون به نام قلعهٔ حسن صباح نيز ناميده مي‌شود.


معماري قلعه

قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مي‌نامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آنها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي‌نامند. طول قلعه حدود يك صد و بيست متر و عرض آن در نقاط مختلف بين ده تا سي و پنج متر متغير است. ديوار شرقي قلعه بالا يا قلعه بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كم‌تر از ساير قسمت‌ها آسيب ديده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بين چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است. در جانب شرقي اين اتاق، ديواري به ارتفاع دو متر وجود دارد كه پي آن در سنگ كنده شده و پشت كار آن نيز از سنگ گچ بنا شده است و نماي آن از آخر مي‌باشد. در جانب شمال غربي قلعه بالا نيز دو اتاق در داخل سنگ كوه كنده‌اند.

در اتاق اول، چاله آب كوچكي قرار دارد كه اگر آب آن را كاملاً تخليله بكنند، دوباره آبدار مي‌شود. احتمال مي‌دهند كه اين چاله با حوض جنوبي ارتباط داشته باشد. در پاي اين اتاق، ديوار شمالي قلعه به طول دوازده متر و پهناي يك متر قرار دارد كه از سطح قلعه پايين‌تر واقع شده است و پرتگاه مخوفي دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت قلعه، حوضي به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ كنده‌اند كه هنوز هم بر اثر بارندگي‌هاي زمستان و بهار پر از آب مي‌شود. در كنج جنوب غربي اين حوض، درخت تاك كهن‌سالي كه هم‌چنان سبز و شاداب است، جلب توجه مي‌كند. اهالي محل معتقدند كه آن را «حسن صباح» كاشته است.

اين قسمت از قلعه ، به احتمال زياد، همان محلي است كه حسن صباح مدت سي و پنج سال در آن اقامت داشته و پيروان خود را رهبري مي‌نموده است. در جانب شرقي قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده‌هاي آنها ساكن بوده‌اند در حال حاضر، آثار كمي از ديوار جنوبي اين قسمت باقي مانده است. در جانب شمال اين ديواره، ده آخور براي چارپايان، در داخل سنگ كوه‌كنده شده است. گذشته از آثار ديوار جنوبي، ديوار غربي اين قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولي از ديوار شرقي اثري ديده نمي‌شود. در اين سمت، سه آب انبار كوچك در دل سنگ كنده‌اند و چند اتاق نيز در سنگ ساخته شده كه در حال حاضر ويران شده‌اند. بين دو قسمت قلعه؛ يعني قلعه بالا و پايين، ميدانگاهي قرار دارد كه بر گرداگرد آن، ديواري محوطه قلعه را به دو قسمت تقسيم كرده است. در حال حاضر، در ميان ميدان آثار فراواني به صورت توده‌هاي سنگ وخاك مشاهده مي‌شود كه بي‌شك باقي مانده بناها و ساختمان‌هاي فراواني است كه در اين محل وجود داشته و ويران گشته‌اند.

به‌طور كلي بايد گفت، قلعه‌الموت كه دو قلعه بالا و پايين را در بر مي‌گيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخره‌اي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانه آن به تبعيت از شكل و وضع صخره‌ها ساخته شده‌اند؛ از اين رو عرض آن به‌خصوص در قسمت‌هاي مختلف فرق مي‌كند. از برج‌ هاي قلعه، سه برج گوشه‌هاي شمالي و جنوبي و شرقي هم‌چنان برپاي‌اند و برج گوشه شرقي آن سالم‌تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي قرار دارد. مدخل راه منتهي به دروازه، از پاي برج شرقي است و چند متر پايين‌تر از آن واقع شده است. در اين محل، تونلي به موازات ضلع جنوب شرقي قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل‌سنگ‌هاي كوه كنده شده است. با گذشتن از اين تونل ، برج جنوبي قلعه و ديوار جنوب غربي آن، كه روي شيب تخته سنگ ساخته شده است، نمايان مي‌گردد.

اين ديوار بر دشت وسيع گازرخان كه در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوي كه دره الموت رود از آن ديده مي‌شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از كنار برج شرقي و پاي ضلع جنوب شرقي، به طرف برج شمالي مي‌رود. از آنجا كه راه ورود آن در امتداد ديوار، ميان دو برج شمالي و شرقي، واقع شده است استحكامات اين قسمت، از ساير قسمت‌ها مفصل‌تر است و آثار برج‌هاي كوچك‌تري در فاصله دو برج مزبور ديده مي‌شود. ديوارهاي اطراف قلعه و برج‌ها، در همه جا، داراي يك ديوار پشت‌بندي است كه هشت متر ارتفاع دارد و به موازات ديوار اصلي بنا شده است و ضخامت آن به دو متر مي‌رسد. از آنجا كه در تمام طول سال، گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشته‌اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبارهايي كرده‌اند و به كمك آب‌روهايي كه در دل سنگ كنده‌اند، از فاصله دور، آب را بر اين آب انبارها سوار مي‌نموده‌اند.

در پاي كوه‌الموت، در گوشه شمال شرقي، غار كوچكي كه از آب رو مجرا ‌هاي قلعه بوده، ديده مي‌شود. آب قلعه از چشمه «كلدر» كه در دامنه كوه شمال قلعه قرار دارد، تأمين مي‌شده است. مصالح قسمت‌هاي مختلف قلعه، سنگ (از سنگ‌ كوه‌هاي اطراف)، ملات‌گچ، آجر، كاشي و تنپوشه هايي سفالي به قطر ۱۰ سانتي‌متر است. آجرهاي بنا كه مربع شكل و به ضلع بيست و يك سانتي‌متر و ضخامت پنج سانتي‌مترند، در روكار بنا به كار برده شده‌اند. در ساختمان ديوارها، براي نگهداري ديوارها و متصل كردن قسمت‌هاي جلو برج‌ها به قسمت‌هاي عقب، در داخل كار، كلاف‌هاي چوبي به‌طور افقي به كار برده‌اند. از جمله قطعات كوچك كاشي كه در ويرانه‌هاي قلعه به دست آمده، قطعه‌اي است به رنگ آبي آسماني با نقش صورت آدمي كه قسمتي از چشم و ابرو و بيني آن كاملاً واضح است. امروزه در دامنه جنوبي كوه هودكان كه در شمال كوه قلعه‌الموت واقع شده است، خرابه‌هاي بسياري ديده مي‌شود كه نشان مي‌دهد روزگاري بر جاي اين خرابه‌ها، ساختمان‌هاي بسياري وجود داشته است.

در حال حاضر، اهالي محل خرابه‌هاي اين محوطه را ديلمان‌ده ، اغوزبن ، خرازرو و زهيركلفي مي‌نامند. همچنين در سمت غرب قلعه، قبرستاني قديمي معروف به «اسبه كله چال» وجود دارد كه در بالاي تپه مجاور آن، بقاياي چند كوره آجرپزي نمايان است. در قله كوه هودكان نيز پيه‌سوزهاي سفالين كهن به دست آمده است. سال بناي قلعه‌الموت در كتاب نزهه‌القلوب حمدالله مستوفي، دويست و چهل و شش ه ـ .ق ذكر شده كه هم‌زمان با خلافت المتوكل خليفه عباسي مي‌باشد.


تخريب قلعه

اين قلعه در شوال ۶۵۴ هجري قمري به‌دستور هلاكو به آتش كشيده و ويران شد و از آن پس به‌عنوان تبعيدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنين از سال ۹۳۰ هجري قمري و ابتداي حكومت شاه ‌طهماسب صفوي تا سال ۱۰۰۶ هجري قمري قلعه كالبدي سالم داشته است.

متاسفانه حفاري‌هايي كه در دورهٔ قاجار براي يافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ويراني آن شده‌است.


حسن صباح

حسن صباح از اين قلعه دارو نيز به تمامي شهرهاي ايران ارسال مي‌كرده است.

چهارشنبه هجدهم 8 1390 17:1

كوهين قزوين - آكا ايران

با كوهين بيشتر آشنا شويم

كوهين شهري است در بخش كوهين شهرستان قزوين استان قزوين ايران.

روستاي كوهين در سال ۱۳۸۱ به سطح شهر ارتقاء يافت

 

چهارشنبه هجدهم 8 1390 16:59

معلم كلايه قزوين - آكا ايران

معلم‌كِلايه شهري است در بخش رودبار الموت شهرستان قزوين استان قزوين ايران.

اين شهر در منطقهٔ كوهستاني استان قزوين واقع شده و الموت‌رود در فاصله‌اي از جنوب آن مي‌گذرد.

مناطق ديدني پيرامون

    * دژ حسن صباح
    * دره اَندِج
    * قلعه شهرك
    * قلعه شمس‌كِلايه
    * امام‌زاده حسن سپهسالار


منبع:ويكيپديا

چهارشنبه هجدهم 8 1390 16:58

نرجه قزوين - اكا ايران

نَرجه يكي از شهرهاي استان قزوين ايران است. اين شهر در بخش مركزي شهرستان تاكستان قرار دارد. جمعيت اين شهر طبق سرشماري سال ۱۳۸۵، برابر با ۵٫۱۱۸ نفر بوده است

شهر كوچك نرجه در جنوب غربي استان قزوين و در كيلومتر ۵ جاده تاكستان- همدان قرار دارد.

طبق مصوبه دي ماه 1383 وزارت كشور اين مكان به لحاظ وسعت و كثرت جمعيت از روستا به شهر نرجه ارتقا يافت و مهندس عبدالرحيم فتحي از نيمه دوم سال ۱۳۸۴ به عنوان نخستين شهردار نرجه منصوب شد . وي پس از يكسال و نيم فعاليت در پست خود با راي استيضاح شوراي اسلامي شهر از كار بركنار شد . پس از وي مهندس علي طاهرخاني از ارديبهشت 1386 به عنوان دومين شهردار نرجه منصوب شد.

در لغتنامه دهخدا درباره نرجه پيش از شهر شدن آمده: "قصبه اي است از دهستان دودانگه بخش ضياآباد شهرستان قزوين ، در 18هزارگزي مشرق ضياآباد در جلگه معتدل هوائي واقع است و 2339 تن سكنه دارد. آبش از رودخانه خررود، محصولش غلات و كشمش و بادام و گردو، شغل اهالي زراعت است.

دكتر سعيد گنجوي كه مسئوليت تيم باستانشناسي از تپه نرگه را به عهده داشته است در مورد قدمت تاريخي نرجه مي‌گويد: تپه نرگه بزرگ‌ترين تپه باستاني منطقه تاكستان قزوين با طول 220 و عرض 180 متر و ارتفاع 61/22 متر از سطح زمين هاي اطراف است و اين تپه در داخل دشت هموار تاكستان قرار گرفته و اطراف آنرا باغات انگور و زمين هاي كشاورزي فرا گرفته است.


منبع:ويكيپديا

چهارشنبه هجدهم 8 1390 16:53
X