هَفْتْكل (هفتگل هم نوشتهاند) شهري است در استان خوزستان. در سال ۱۳۸۵، تعداد ۱۵٫۲۶۱ نفر جمعيت داشتهاست.اين شهر مركز شهرستان هفتكل است.
اين شهر پيش از سال ۱۳۸۷ در بخش هفتكل از توابع شهرستان رامهرمز قرار داشت.
ورود صنعت نفت به شهر هفتكل باعث ايجاد مدرسه، فرودگاه، جاده، سيستم آب و فاضلاب، بهداست و درمان، بيمارستان، خدمات رفاهي و اجتماعي در منطقه بود. هنگام ورود صنعت نفت به اين شهر جامعه آن عشايري بود و نفت براي اين كه به بقاي خود ادامه دهد بافت اين جوامع را از عشايري به شهري تغيير داد و نيروهاي تحصيل كرده از داخل و خارج كشور را جذب كرد
مينوشهر شهري كوچك است كه در جزيرهاي به نام جزيره مينو در نزديكي دو شهر آبادان و خرمشهر و در مرز آبي با كشور عراق قرار گرفته است. در سالهاي نزديك، اين نقطه به نام بخشداري جزيره مينو شناخته ميشد و بخشي از شهرستان آبادان بود. ولي در سالهاي بعد داراي شهرداري شد و به «مينوشهر» دگرنامي داد. مينوشهر جزيرهٔ كوچكي است و بيشتر كاربرد تفريحي براي مردم دو شهر آبادان و خرمشهر دارد.
ملاثاني شهري است در استان خوزستان. اين شهر در شهرستان اهواز قرار گرفته و در چهل و پنج كيلومتري شمال شهر اهواز واقع است.اين شهر در محل تقاطع مسيرهاي اهواز به مسجدسليمان و اهواز شوشتر قراردارد. در مجاورت اين شهر ، رودخانه كارون قراردارد. اين شهر به دو قسمت قديم وجديد ( كوي قدس يا گلن آباد) تقسيم ميگردد. زبان رايج آن ميان مرد عربي و فارسي است.بخش اعظم مردم اين شهر به زبان عربي سخن ميگويند.مابقي مردم اكثرا به لهجه شوشتري سخن مي گويند.قسمت عمده كسب وكار در اين شهر در دست شوشتريهاست. همه مردم اين شهر گرايش به دين مبين اسلام داشته و از شيعه اثني عشر ميباشند. شهر ملاثاني تا قبل از شروع جنگ تحميلي از جمعيت كمي برخوردار بود ، اما با بروز جنگ تحميلي ،و حضور جنگ زدگان ، جمعيت اين شهر افزايش يافت ، بطوري كه با پايان يافتن جنگ ، تعدادي از جنگ زدگان در اين شهر باقي ماندند. بعدها بدليل مشكلات كشاورزي و مهاجرت كشاورزان مناطق اطراف به اين شهر ، اين شهر داراي جمعيت بالايي شد و حد نصاب تبديل از روستا به شهر را كسب نمود. در جلسه مورخ ۱۳۷۰۲٫۱۱ با توجه به اختيارات تفويضي هيأت وزيران (موضوع تصويبنامهشماره .۹۳۸۰۸ت۹۰۷ مورخ ۱۳۶۸٫۱۰٫۲۴ هيأت وزيران، بنا به پيشنهاد شماره ۱۱۱۲۷٫۱.۵٫۵۳ مورخ ۱۳۶۸٫۱۱٫۹ وزارت كشور و به استناد ماده (۱۳)قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري مصوب ۱۳۶۲ روستاملاثاني (از توابع بخش مركزي شهرستان اهواز در استان خوزستان) با حفظ محدوده كنوني خود به شهر تبديل شده و به شهر "ملاثاني" ناميده شد.اين تصويبنامه در تاريخ ۱۳۷۰٫۲.۱۸ به تأييد مقام محترم رياست جمهوري رسيده است. در زمان وقوع جنگ تحميلي شهدايي رادر راه حفظ ارمان وميهن اسلامي تقديم نمود. كه ميتوان به شهيد علي حميدي اصل ، حسين كرمي ، حسن متفرقه اشاره نمود. وجود دانشگاه كشاورزي رامين ، كه در قسمت شمال شهر قرار گرفته است ، براهميت شهر ملاثاني افزوده است.
صفيآباد شهري از شهرهاي شهرستان دزفول است و در شمال شهر دزفول قرار دارد. اين شهر كه در ابتدا منطقهاي تحقيقاتي به شمار ميرفت، در دوره سلطنت محمدرضا شاه پهلوي به منظور تحقيقات كشاورزي و دامپروري ساخته شد. از اين منطقه در حال حاضر نيز به همين منظور استفاده ميشود. در اين منطقه انواع درختان و گياهها و دامها به صورت تحقيقاتي پرورش مييابند. از نكات قابل توجه اين منطقه بايد به پرورش گردو و كاج توجه كرد كه با در نظر گرفتن آب و هواي منطقه امري غيرممكن به نظر ميرسد كه البته اين درختان به صورت اصلاح شده در اين منطقه پرورش داده ميشوند و با نمونه اصلي خود تفاوتهايي دارند.
اين منطقه در سال ۱۳۵۴ (احتمالا) توسط متخصصان آمريكايي و هلندي در دزفول بنا نهاده شد. اين شهر با داشتن جمعيتي معادل ۸۸۶۵۰ نفر در سال ۱۳۸۵ در۱۳ كيلو متري جنوب دزفول و۲ كيلو متري شمال دزآب واقع است از اسامي گذشته اين شهر ميتوان به كاووس و شريعتي و امام حسين و كوتيان اشاره كرد از مكانهاي زيارتي اين شهر نيز ميتوان به بقعه سيد شهاب الدين قائد معروف به فراش اشاره كرد مسجد موسي بن جعفر اين شهر از مساجد نمونه وپيشرو به حساب ميآيد اين شهر به هشت طايفه بزرگ وكوچك تقسيم شدهاست اسامي اين شش طايفه عبارتند از: فراش وكوتيان ونجف آباد و بنه وبالنگان وعربها ولرها كه در ابتدا وانتهاي شهر سكونت دارند
گزارشي از دو تپُهٔ باستاني صفي آباد
از سالها پيش ، در دوتپهٔ باستاني جنوب غرب صفي آباد ، اشيا و آثار گرانبهايي از جمله مجسمهها ، سكُهها و سفالهاي عهد اسلامي ، ساساني و هخامنشي به ويژه پيكرهٔ آناهيتا ،اله هي آب يافت ميشود كه توجه علاقه مندان را به خود معطوف داشتهاست .
آناهيتا در زبان اوستايي ، نام يك پيكر كيهاني هند و ايراني است ، كه ايزدبانوي آبها (آبان) پنداشته ميشود و از اين رو با نمادهايي چون باروري ، شفا و خرد نيز همراه است .
آناهيتا ، در پارسي ميانه يا امروزي ناهيد يا آناهيد است و در زبان ارمني آناهيت ناميده ميشود .
تاريخ نويسان يونان و روم باستان از او با نام آناتيس anaÏtis ياد كرده و يا او را يكي ازايزدان معابد خود شناساندهاند .
آناهيتا ، آناهيد يا ناهيد كه در زبان پارسي به معناي دور از آلودگي است ، نام ايزد بانوي آب ، باران و باروري در مذاهب ايران باستان است .
به احتمال زياد «اردويسور آناهيتا » نيز چون «ميترا » از ايزداني بود كه پيش از پيدايش زرتشت ،توسط مردم ايران مورد ستايش قرار ميگرفت .
آناهيتا با جنگاوري نيز مربوط بودهاست و باور بر اين بود كه جنگاوراني را كه به پيشگاه او او نذر كنند ،ياري ميدهد .
البته بايد خاطر نشان نمود ايرانيان عهد باستان يكتاپرست بودند ، ولي آناهيتا و دو ايزد بانوي ديگر به عنوان خدايان فرعي تقديس ميشدند .
در تپهٔ فرُاش كه متعلُق به دورهٔ اسلامي و بالنجان كه متعلق به عهد ساساني و پيش از ان است ، اشيا و آثار باستاني فراواني باقي مانده كه ارزش تاريخي ، فرهنگي و ملي شاياني دارند .
قلعهتُل شهري است در استان خوزستان. اين شهر در بخش مركزي شهرستان باغملك قرار گرفته و در سال ۱۳۸۵، تعداد ۸٫۴۰۷ نفر جمعيت داشته است
قلعه تل توسط محمد تقي خان بختياري در سرتلي در ناحيه ايذه بنا شده است
شهر قلعهتل در استان خوزستان و تقسيمات كشوري بخش مركزي شهرستان باغملك قرار داردومردمان آن بختياري هستند. اين شهر از قديم مركز دهستان قلعه تل و محل آمد و رفت ساكنان اطراف و تأمين خدمات اوليه روستاهاي اين دهستان بودهاست. شهر قلعه تل در سال ۱۳۸۵، ۸۶۱۰ نفر جمعيت داشت كه با رشدي برابر ۶/۲ درصد نسبت به سال ۱۳۷۵ كه روستا بود از لاك روستايي به در آمد. رشد جمعيت اين شهر حاصل مهاجرت جمعيت روستايي دهستان قلعه تل به اين شهر است.
پيشينه سكونت
سكونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاريخي بدست آمده در نشستگاه آن به گذشتهاي بسيار دور در دوره حاكميت پادشاهي عيلام باز ميگردد. اين پادشاهي كه در حدود ۵۰۰۰ سال پيش در پهنهاي از جنوب غرب و غرب ايران كنوني وجود داشت از چندين شهر و ناحيه مهم تشكيل ميشد كه معروفترين آنها آنزان يا آنشان بود كه گمان بر اين است منطبق بر منطقه اطراف شهر ايذه كنوني است. اهميت اين شهر و نزديكي شهر كنوني قلعهتل با آن و نيز احتمال عبور كاروانهاي بين شهر آنزان و شوش از مسير ميانكوهي منطبق بر دشت قلعه تل بر احتمال رونق حيات اين شهر در روزگار عيلاميان ميافزايد. از آثار عيلامي كشف شده در اين شهر دو سنگ بزرگ است كه سالها پيش هنگام حفر زمين براي ساخت و ساز از زمين بيرون آورده شدند. يكي از اين سنگها پايه ستون و ديگري سنگي منقوش به پيكره چهار نفر است كه دو نفر روبروي دو نفر ديگر دست به سينه ايستادهاند.
گذشته از اين وجود منابع آب و خاك مناسب براي كشاورزي و مراتع وسيع و غني در كوههاي اطراف قلعه تل، وجود جمعيت يكجانشين و كوچنشين در اين منطقه را محتمل ميسازد. علاوه بر سابقه حيات ديرين در قلعهتل كه عمدتاً با هالهاي از ابهام همراه است، بخش ديگري از سابقه حيات شهر قلعه تل كه از آن زمان تا كنون استمرار دارد، به دوره قاجاريه و اندكي قبل از آن باز ميگردد. اين حيات داراي نمايندهاي پابرجاست كه بر روي تپهاي مشرف به دشت و رودخانه جاري در پاي آن به شكل قلعهاي پر هيبت ولي رنگ و رو باخته خود نمايي ميكند. اين قلعه توسط محمد تقي خان چهارلنگ بختياري ساخته شد. از اين قلعه براي فرماندهي قشون استفاده ميشد. وصف اين قلعه و حيات اجتماعي درون و بيرون آن كه نشاني از سكونت در اين شهر را به همراه دارد، در سفرنامه سر هنري لايارد ـ شهروند انگليسي آمدهاست. در اين سفرنامه تنها اشاره اندكي به جمعيت ساكن در خارج قلعه كه بايد افراد غير مرتبط با خاندان خان باشند، شد: «در پاي تپهاي كه قلعه بر فراز آن جاي داشت، يك ده با تعدادي خانه گلي وجود داشت» اشاره به بوتهزارهاي پر پشت در اطراف قلعه و گلههاي حيوانات وحشي بخصوص شير و گراز، در وجود جمعيت زياد در اين محل ترديد ايجاد ميكند.
قلعه تاريخي شهر
شهر قلعهتل نخست در اطراف تپهاي بنا شده كه زير بناي قلعه موجود شهر است. اين قلعه بر روي تپهاي طبيعي قرار دارد كه بر اساس گفتهها بخشي از ارتفاع آن بصورت مصنوعي ايجاد شدهاست. ناظران در قلعه كاملاً به دشت مشرف هستند و اين موقعيت مكاني فرصت مناسبي براي كنترل و ديدهباني خروجيهايي از كوهستان به دشت كه امكان هجوم و حمله از آنها وجود داشت، فراهم ميكرد. در حال حاضر قلعه تلي از خاك را در خود جاي داده كه حاصل از ريزش ديوارها و برجهاي بلند و اتاقهاي بزرگ آن است. وصفي از اين قلعه در سفرنامه لايارد وجود دارد كه گوياي ارج و ابهت آن در روزگان قديم است.
«قلعه داراي چهار برج و به شكل مربع ساخته شده و در يكي از زاويههاي آن يك عمارت چهار ضلعي احداث شده بود كه در طبقه فوقاني آن»لامردون" و يا مهمان خانه قرار داشت. در طبقه تحتاني راهرو مسقف طويلي اين ساختمان را به محوطه مركزي قلعه متصل ميساخت. قلعه داراي دو حياط بود كه قسمت بيروني جهت ميهمانان و مستخدمين و گارد محافظ و قسمت داخلي مخصوص خانواده خان شامل خانواده محمد تقي خان و برادرش آكلبعلي بود.
روي برجها و ديوارهاي قلعه چند قبضه تفنگ سنگين فتيلهاي نصب شده بود كه هر كدام هشت يا نه پا طول داشته و قابل حمل بودند. اين تفنگها روي محور و حلقههاي مخصوصي ميچرخيدند و با يك نوع گلولههاي بزرگ و مقداري گلولههاي كوچك و تكه پارههاي آهن مسلح ميشدند. گرچه قلعه از سنگ و آجر ساخته شده بود و ميتوانست در برابر حملات و يورشهاي غير منظم محلي پايداري نمايد ولي در برابر آتش توپخانه يك نيروي عظيم نميتوانست مقاومت داشته باشد."
در سال ۱۳۸۵ اقداماتي براي پاكسازي درون قلعه از نخالههاي ساختماني حاصل از ويراني ديوارها و سقف اتاقهاي قلعه از طرف سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي آغاز شد كه هنوز ادامه دارد. در اين طرح بخشي از ديوارهاي فروريخته بازسازي شدهاست.
نشانههاي شهري و منطقهاي قلعهتل
قلعه بلندترين نقطه و گوياترين نشانه شهر براي تازهواردان به شهر يا مسافراني است كه از مسير ارتباطي اهواز به اصفهان عبور ميكنند. در پاي اين قلعه رودخانهاي وجود دارد كه آب چشمههايي را به رودخانه گلال انتقال ميدهد. اين رودخانه منبع تأمين آب اراضي فراواني در قلعه تل و بوگري است كه عمدتاً زير كشت صيفيجات و برنج هستند. روستاي بوگري كه اينك به شهر قلعه تل بسيار نزديك شده يكي از نقاط سرسبز و خوش عطر دشت قلعهتل است. يكي از چشمههاي مسدود شده در پاي اين قلعه از قديم مهمترين منبع تأمين آب ساكنان بود كه تا مدتها آب پاك و گوارايي داشت.
درههاي كوهستاني اطراف دشت كه روستاهايي را در كنار يا نزديك خود به همراه دارند داراي آب و هوايي خنك هستند كه براي بسياري از مردم استان شناخته شدهاند. درههاي مالآقا، تنگكرد، بيدستان و تمبي آشناترين مناطق كوهستاني اطراف دشت را براي ساكنان و مسافران گريزان از گرماي هوا هستند. نزديكترين نقطه تفريحي ـ طبيعي به شهر قلعهتل در پاي كوه قجه قرار دارد كه به هفتچشمه معروف است. مناطق كوهستاني در تعطيلات نوروزي و تابستان پذيراي جمعيت زيادي از سراسر استان هستند.
شهر قلعهتل در شرق اهواز و در سمت راست جاده ارتباطي اهواز ـ (هفتكل) ـ باغملك ـ ايذه ـ اصفهان، پس از عبور از شهر باغملك قرار دارد. مسافرت به شهر قلعهتل و بازديد از نواحي كوهستاني زيبا و خنك آن ميتواند خاطره خوش و ماندگاري براي تكرار آن در شما بيافريند.
شهرستان تربت جام از شهرستانهاي تابع استان خراسان رضوي است. مركز اين شهرستان، شهر تربت جام است.
تقسيمات كشوري
بخش مركزي شهرستان تربت جام
دهستان جامرود
دهستان جلگه موسي آباد
دهستان ميان جام
شهرها: تربت جام
بخش صالحآباد
دهستان باغ كشمير
دهستان جنتآباد
دهستان صالحآباد (خراسان رضوي)
دهستان قلعه حمام
شهرها: صالحآباد
بخش نصرآباد
دهستان بالاجام
دهستان كاريز نو
شهر نصرآباد
بخش بوژگان
دهستان دشت جام
دهستان هريرود
شهر نيل شهر
بخش پائين جام
دهستان زام
دهستان گل بانو
مساجد در شهرستان تربت جام
مسجد خواجه عزيزالله تربت جام: در شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شيخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نيمه ويران درآمدهاست و از سده ۵ هـ.ق. بر جاي ماندهاست.
مسجد عتيق تربت جام
مسجد كرماني تربت جام
مسجد نو تربت جام: اين مسجد در جانب شرقي مزار واقع است و با يك مقصوره چليپا شكل و شبستانهاي ستون دار طرفين آن و يك حياط كوچك مستطيل شكل مشخص ميشود. رواق شرقي ،با مسجد عتيق پيوند خوردهاست و براي اين كار ،الزاماً بخشي از آن و احتمالاً بناهاي مغولي شمال مجموعه تخريب شدهاست . دري كه جايگزين محراب گنبد شده ، راهي را براي ورود به مسجد جديد فراهم ساختهاست . ديوارهاي تكيه حياط ، تاقهاي رواقها و شبستانهاي طرفين گنبد مقصوره و تزيينات زير گنبد ، نسبتاً جديد هستند. تنها بخش اصلي مسجد به نظر ميرسد كه گنبد مقصوره باشد. اين بنا احتمالاً توسط جلال الدين فيروز شاه ، در سال ۸۴۶ هـ.ق. ساخته شدهاست.
حمامها و آب انبارها در شهرستان تربت جام
آب انبار لنگر تربت جام: اين انوار ،واقع در روستاي لنگر و ۲۴ كيلومتري غرب تربت جام ، قرار گرفته و ظاهراً همزمان با بناي آرامگاه در دوره تيموري ساخته شدهاست . آب انبار لنگر بناي آجري بزرگي به عرض ۱۸ و طول ۲۴ و عمق آبگير ۶ متر است . ارتفاع پوشش گنبدي آن انبار از كف زمين نيز به ۹ متر ميرسد. اين منبع حدود ۱۳۲ متر مساحت دارد و تقريباً ۲۰۰۰ متر مكعب آب را در خود جاي ميدهد. در جانب شمالي و جنوبي بنا دو غرفه آجري ساخته شده كه در يكي از آنها پلكان آجري براي دسترس به آب قرار دارد . پلهها در عمق منبع و داخل آب ادامه پيدا ميكند تا هر قدر سطح آب پايين رود ، بتوان به آن دست يافت . غرفه ديگري كه كوچكتر و تقريباً قرينه غرفه پلكان دار است ،براي استحكام پشت بند پوشش بنا ، ساخته شدهاست. احتمال دارد اين بنا از ساختههاي اميرعلي شيرنوايي ، وزير دانشمند و خير سلطان حسين بايقرا باشد.
آب انبار تربت شيخ جام تربت جام: اين بنا مقابل در ورودي باغ و متصل به صحن شمالي مرقد شيخ جام واقع شدهاست . بناي اوليه آب انبار در سال ۱۰۱۰ هـ.ق. توسط «فيروزبن حسين» نامي ساخته شده و در دوره ناصرالدين شاه (۱۲۷۰ هـ.ق.) تعمير و بازسازي شدهاست . (نقشه ش ۱۱۰ پايين) بنا با مصالح آجر و ساروج و گل ساخته شده و داراي طرحي مستطيل شكل با درگاهي در ميانه هر ضلع و پوششي گنبدي است.
قلعهها در شهرستان تربت جام
قلعه گبري تربت جام: اين قلعه بر فراز كوهي در ۱ كيولمتري روستاي قلعه گبري ، در جنوب غربي پل خاتون قرار دارد . اين دژ بايستي از دژهاي اسماعيليه باشد . قلعه شامل تأسيسات زيست دراز مدت، مانند حوض ساروجي يا سنگي و ...نيست و تنها نياز فوري و روزمره ساكنانش را برآورده ميكردهاست
قلعه گوش لاغر تربت جام:در بيرون روستاي گوش لاغر ، بر سر راه مشهد ـ صالح آباد و در ۱۱ كيلومتري شمال غرب آن ، بر روي يك تپه سنگي قرار دارد. از اين قلعه يك محوطه مستطيل شكل ۱۵۰ * ۱۰۰ با يك برج خراب به بلندي حدود ۵ متر ديده ميشود. سفالهاي لعابدار ، با نقشهاي كنده زير لعاب، كه در اين قلعه ديده شده، ديرينگي قلعه را به سدههاي نخستين اسلامي ميرساند، يعني به حدود ۱۰۰۰ سال پيش و سدههاي سوم و چهارم هجري قمري.
قلعه زورآباد تربت جام: قلعه زورآباد در كنار صالح آباد قرار دارد. اين دژ از خشت و گل ساخته شدهاست . حصار شرقي ويران شده، ولي حصار غربي پابرجاست، در هر گوشه حصار ، برجي دو سه طبقه ساخته شدهاست.
قلعه استادي تربت جام: در روستاي استاد، در ۸۶ كيلومتري شهر تربت جام و ۲۳ كيلومتري جنت آباد و به فاصله چند كيلومتري غرب هريرود قرار دارد. امروز از آبادي استاد يا استاي اثر برجستهاي ديده نميشود ولي در آن محل بر فراز كوهي، قلعهاي نظامي و نيمه ويران و شايد از دوران صفوي وجد دارد. در پايين دست قلعه بازمانده آباديهاي ديگري ديده ميشود، با سفالهايي از دوره سلجوقي و تيموري.
تپههاي باستاني در شهرستان تربت جام
تپه شور قلعه تربت جام: در ۳۰۰متري جنوب غربي روستاي شور قلعه كه در ده كيلومتري غرب پل خاتون است قرار دارد . ظاهراً تپه شور قلعه يكي از سكونتگاههاي مردمان باستاني است كه به گفته «گيرشمن» از طريق دره كشف رود خود را به درون ايران كنوني رسانيدهاند. چون در يك جاي تپه كه به طور تصادفي خاكبرداري شده لايههاي نمايانگر وجود بازمانده فرهنگ پيش از تاريخ ديده ميشود.
تپه صدرآباد تربت جام: در كناره جنوب كشف رود ، در ۳ كيلومتري غرب پل خاتون قرار دارد. در كاوشهاي غر مجاز ، آجرهاي سرخ رنگ ۵ * ۲۵ * ۲۵ سانتيمتر در آن پيدا شدهاست . در اين تپه سفالهاي بدون لعاب با نقش برجسته قالبزده و داراي نقشهاي نيم استوانهاي و باندهاي عمودي برجسته هستند ، كه تزيينات روي ظرفهاي نقره ساساني را به ياد مياورند . اين تأثير از هنر دوران ساساني مربوط به سدههاي نخستين اسلامي است.
تپه جهانگيرآباد تربت جام: در ۷ كيلومتري جنوب شرقي پل خاتون و دو كيلومتري غرب گرماب قرار دارد. اين تپه براي كشاورزي هموار شده ، ولي در نقاط بلند آن، قطعه سفالهايي ديده ميشود كه شبيه سفالهاي تپه صدرآباد و مربوط به سدههاي نخستين اسلامي است.
تپه طلايي تربت جام: در سه كيلومتري گوش لاغر ، در كنار روستاي شورستان قرار دارد. سفالهاي تپه طلايي شورستان، بيشتر بدون لعاب و داراي نقشهاي قالب زده و مهري هستند كه اين گونه سفالها مربوط به سدههاي سوم تا اوايل هفتم هـ.ق. است. در غرب تپه، كه خاكبرداري شده، ديواري از خشت و گل به چشم ميخورد و در همان محل تكههاي آجر نيز ديده ميشود. در ميان انبوه سفالها ،يك سفال نخودي رنگ دست ساز مربوط به پيش از تاريخ نيز به دست آمده كه اگر از جاي ديگر به آن جا منتقل نشده باشد، ديرينگي تپه طلايي را به پيش از تاريخ هم ميرساند. بيش از پنجاه گونه نقش گوناگون قالبي روي سفال، چندين قطعه ظرف سفالي و يك قطعه توپي كوره سفالگري، يك عدد هر سالم زيبا و سفال لعابدار در تپه طلايي پيدا شدهكه همگي گوياي يك استقرار مدني دراز مدت از پيش از اسلام تا سده ۷ هـ.ق. ، در آن محل است.
تپه قشه توت تربت جام: در ۱۰ كيلومتري صالح آباد و ۷۷ كيلومتري شمال شرقي شهر تربت جام ،بر سر راه آن دو شهر قرار دارد. برشهايي كه در اثر خاكبرداري در بخش جنوبي محوطه ايجاد شده، تا ژرفاي زياد، لايههاي خاكستر و خاك سوخته به همراه سفال و استخوان را نمايان كردهاست. سفالهاي قشه توت از نظر گوناگوني در فرم ، نقشهاي بسيار و ديرينگي به دو دسته بزرگ پيش از تاريخ و تاريخي بخش ميشوند. در ميان انبوه سفالهاي نقش دار تپه جنوبي، قطعهاي از كف يك ظرف كوچك مرمري سفيد و يك صافي كوچك سفالي و نيمي از يك دوك گلي نيز بهدست آمدهاست. با بررسي محوطههاي پيش از تاريخ شمال شرق و شرق ايران روشن ميشود كه سفالهاي تپه قشه توت، از نظر نقش و فرم، با سفالهاي تپههاي آنو ، در نزديكي عشق آباد تركمنستان ، محمد آباد مازندران، شهر سوخته سيستان، كويته پاكستان ،نمازگاه ، آق تپه در تركمنستان قابل مقايسهاست كه در مجموع نزديك هستند با سفالهاي طبقه دوم سيلك و از دوران كالكوليتيك. اما در جزييات،تأثير پذيري بسياري از اشياء به دست آمده در شهر سوخته سيستان ، قابل ديدن است. از جمله قطعهاي از ظرف كوچك مرمريكه نمونه آن به فراواني در ميان آثار به دست آمده از شهر سوخته سيستان ديده ميشود
آرامگاهها و امامزادهها در شهرستان تربت جام
آرامگاه مير غياث الدين تربت جام: روستاي بزد در ۱۷ كيلومتري جنوب غربي تربت جام قرار دارد. در داخل قبرستان اين روستا ، بنايي است كه به مقبره «مير غياث الدين» معروف است و قبري در فضاي باز و بيروني ايوان آن جاي دارد . نقشه بنا ، مربع شكل و به ابعاد ۵/۱۳ * ۵/۱۳ متر است . به نظر ميرسد كه اين بنا در دوره صفوي ساخته شده و در دورههاي بعدي تزييناتي بر آن افزوده شده باشد. اين بنا احتمالاً به عنوان مسجد و نمازخانه كاربري داشتهاست.
آرامگاه خواجه عزيزالله تربت جام: اين مقبره در يك كيلومتري جنوب شرقي مجموعه شيخ جام و در ميان گورستاني قرار دارد كه در نزديكي آن ، بقاياي يك ايوان باستاني واقع است . نقشه اين بنا به صورت مستطيل است كه ابعاد خارجي آن ، ۱۰/۱۳ * ۱۷ متر و ابعاد داخلياش ۵/۱۳ * ۵/۱۴ متر است . در نماي اصلي اين بنا ، ايواني با تاق آهنگ به عرض ۳۰/۵ و ارتفاع ۹۰/۷ متر وجود دارد. در اضلاع چهارگانه بنا ،شاه نشينها و در زواياي آن، غرفههايي از بطن ديوار درآوردهاند. اين بنا فاقد هر نوع تزيين است ؛ تنها تزيينات آن ، منحصر به نحوه ارائه و نمايش تويزهها (يزدي بندي) و سه كنجها است . داخل بنا روكشي گچي داشتهاست . راه ارتباط اين بنا با ايوان مجاور آن ، از طريق درگاههايي بوده كه در ضلع جنوب غربي و داخل ايوان تعبيه شده بود و امروزه به جز درگاه داخل ايوان ،بقيه آن مسدود شدهاست. شخص مدفون در اين بنا ، «خواجه زيدن الدين عزيز الله بن قطب الدين محمد زاهد بن صفي الدين محمود بن ابوالمعالي بن رضي الدين احمد بن قطب الدين محمد بن رضي الدين احمد متولي بن شهاب الدين اسماعيل بن قطب الدين محمد بن شمس الدين مطهر بن شيخ الاسلام احمد نامقي جامي» است كه سلوك وي به طريقه «نقشبدنيه» و معاصر «سلطان حسين بايقرا» بودهاست و در بيست و هفتم ربيع الثاني سال ۹۰۲ هـ.ق. درگذشتهاست . تاريخ ساخت بنا نيز به نظر ميرسد مربوط به نيمه اول قرن دهم هجري باشد.
مجموعه آرامگاهي تربت شيخ جام تربت جام: زيارتگاه احمد بن ابوالحسن شيخ احمد جامي (۴۴۱-۵۳۶ هـ.ق.) در شهرستان تربت جام ، در ميان جاده مشهد به هرات قرار دارد و مشتمل بر ده بناي تاريخي است كه در اطراف يك حياط وسيع مجتمع شدهاست . قبر خود شيخ ، بدون هيچ گونه بنايي ، به صورت روباز در مقابل ايوان عظيمي قرار دارد.
زيارتگاه شيخ احمد: يكي از مراكز زيارتي شرق ايران است كه در قرن نهم هجري به اوج شكوفايي خود رسيد. مجموعه ، مشتمل بر ساختمانهايي است كه در اضلاع غربي و شمالي حياطي مستطيل شكل و بزرگ گرد آمدهاست و در قلب مجموعه ، گنبد خانه با ايواني در جلوي آن قرار دارد. در طرفين ايوان ، دو بنا به نامهاي مسجد كرماني و گنبد سفيد يا مسجد رواق ، قرار دارند. در جبهه غربي گنبدخانه ، سراچه؛ در سمت مشرق آن مسجد عتيق، و در جبهه جنوبي ، مسجد جامع جديد واقع شدهاست كه شبستان گنبددار آن با گنبد خانه مزار ، بر روي يك محور كه از در ورودي مجموعه شروع ميشود. قرار دارند . در جبهه غربي صحن بزرگ مقابل ايوان مزار ، بنايي موسوم به گنبد سبز كه قسمتي از مدرسه جلال الدين فيروز شاه است ، قرار دارد. در جلوي مجموعه نيز سر در ورودي و در مقابل آن ، آب انباري واقع شدهاست . علاوه بر اينها ،بناهايي شامل دو خانقاه از امير تيمور در جبهه شرقي مزار ، و مدرسهاي از علاءالدين محمد فريوندي ـ وزير خراسان در زمان ابوسعيد و طغاتيمورخان ـ و نيز مدرسه ديگري در جبهه مقابل مدرسه فيروز شاه و متصل به مسجد جامع عتيق كه توسط شخصي به نام «امير شاه ملك» ساخته شدهاست ، وجود دارد.
مرقد شيخ احمد جامي نامقي تربت جام: پس از آن كه شيخ احمد نامقي ـ عارف مشهور ـ در سال ۵۳۶ هـ.ق. درگذشت ، او را در جلوي دروازه معدآباد به خاك سپردند. قبر شيخ كه امروزه در جلوي ايوان قرار گرفته ، با اجر و گچ به طول ۲۰/۵ و عرض حدود ۲ و ارتفاع حدود ۱ متر ساخته شدهاست و در كنار آن ، درخت پسته كوهي كهنسالي قرار دارد كه زايران تربت شيخ ، اعتقاد خاصي بدان دارند . دو سنگ قبر افراشته سفيد رنگ بر بالاي سر و پايين پاي مرقد وي نشاندهاند كه بر روي آنها كتيبههايي به خط كوفي و نستعليق نوشته شدهاست و حواشي و قسمتهاي مختلف آن با گل و برگ و طرح مارپيچي و مقرنس زينت يافتهاست . بر گرداگرد مزار شيخ ، معجري سفيد رنگ به طول ۸ متر و ارتفاع ۵۰ سانتيمتر كشيدهاند و به فافصله هر يك متر آن ، ستون سنگي سياه رنگي قرار دادهاند كه تعداد آنها ۱۸ عدد است و بر روي برخي از آنها كه در جبهه رو به روي صحن قرار دارند ، كتيبههايي به خط ثلث و نستعليق ديده ميشود.
آرامگاه خواجه حسام تربت جام: در ۱۸ كيلومتري شمال شرقي صالح آباد، رشته كوه كناري هريرود پهلو گشوده و دره و گذرگاهي ساختهاست و برابر آن آبادي بزرگي پديد آمده و قراولخانهاي داير بودهاست و چون در سده ۸ هـ.ق. خواجه حسام الدين، حسن بن علي بن محمد شافعي ابيوردي، از شاگردان ملا سعد تفتازاني در آن جا به خاك سپرده شده، از آن پس نام خواجه حسام را يافتهاست . آرامگاه خواجه حسام به گونه چهار طاقي بزرگ، از آجر ساخته شده و ركن الدوله ،والي خراسان ، كه در سال ۱۲۹۹ هـ.ق. ، از اين محل ديدن كردهاست، نوشتهاست اين چهار طاقي رو به خرابي است.
ويكيپديا
شهرستان تحت جلگه، يكي از شهرستانهاي استان خراسان رضوي است.
اين شهرستان تا تابستان ۱۳۸۷، يكي از بخشهاي شهرستان نيشابور بود كه در اين تاريخ به شهرستان ارتقا يافت.
شهر فيروزه مركز اين شهرستان ميباشد.
پس از ارتقاي بخش تختجلگه به شهرستان، دو دهستان بينالود با ۳۱ روستا و فيروزه با هشت روستا به بخش مركزي شهرستان نيشابور الحاق يافت
ويكيپديا
تايباد را بيشتر بشناسيم
شهرستان تايباد يكي از شهرستانهاي استان خراسان رضوي در شمال شرقي ايران ميباشد. مركز اين شهرستان، شهر تايباد است. باخزر و كاريز دو شهر ديگر آن هستند. در سال ۱۳۸۵، اين شهرستان تعداد ۱۴۵٬۹۹۲ نفر جمعيت داشته است
تقسيمات كشوري
بخش مركزي شهرستان تايباد
دهستان پائين ولايت
دهستان كرات
شهرها: تايباد و كاريز
بخش باخرز
دهستان باخرز
دهستان بالا ولايت
شهرها: باخرز
بخش ميان ولايت
دهستان دشت تايباد
دهستان كوهسنگى
شهرها: مشهد ريزه
اقليم و آب و هوا
ميزان بارندگي در دوره آماري بيست ساله (۵۴ تا ۷۴) شهرستان ۱۸۰،۵ ميليمتر ميباشد.اين شهرستان در تابستان تحت تاثير بادهاي ۱۲۰ روزه سيستان قرار ميگيرد كه باعث افزايش گرد و غبار هوا و وارد شدن خسارت به مزارع صيفي كاري ميگردد. ميانگين دمايي شهرستان (۵۴ تا ۷۴ ) ۱۶،۴ درجه سانتيگراد ميباشد.
بيشتر بارندگي در ماههاي بهمن -اسفند و فروردين صورت مي گيرد. بيشترين دماي اندازه گيري شده ۴۷،۵ درجه سانتيگراد و كمترين آن ۲۴ سانتيگراد زير صفر، اندازه گيري شده است.
ويكيپديا
شهرستان بَردَسكَن از شهرستانهاي استان خراسان رضوي ميباشد. مركز اين شهرستان شهر بردسكن است. در سال ۱۳۸۵، اين شهرستان تعداد ۶۹٬۵۵۱ نفر جمعيت داشته است.
تقسيمات كشوري
بخش مركزي شهرستان بردسكن
دهستان كنارشهر
دهستان كوهپايه(كبودان)
شهر: بردسكن
بخش شهرآباد
دهستان جلگه
دهستان شهرآباد
بخش انابد
دهستان درونه
دهستان صحرا
شهر: انابد
موقعيت جغرافيايي
شهرستان بردسكن با مساحت تقريبي ۷۱۰۰ كيلومتر مربع واقع بر گستره جغرافيايي استان خراسان رضوي ازشمال به سبزوار ، از شرق و شمال شرقي به كاشمر و خليل آباد ، از جنوب و جنوب غربي به استان يزد و از غرب به استان سمنان محدود ميگردد.
ارتفاع اين ناحيه از سطح درياهاي آزاد ۹۸۵ متر است . مركز اين شهرستان شهر بردسكن و بر اساس آخرين تقسيمات كشوري داراي بخشهاي انابد و مركزي ،چهار دهستان و دو شهر ميباشد، بردسكن به دليل توليد محصولات باغي از جمله (( انار وانگورو انجير)) به شهر ((ميوههاي بهشتي)) معروف شده است.
پيشينه تاريخي بردسكن
نتايج بررسيهاي باستان شناسي بر روي تپهها و محوطههاي با ستاني و همچنين شواهدي از آثار فرهنگي حاكي از آن است كه منطقه بردسكن در هزارههاي دوم و اول پيش از ميلاد مسكوني و آباد بوده است . اين ناحيه در قرون و سدههاي گذشته جزيي از سرزميني به شمار ميرفت كه در متون جغرافيايي و تاريخي از آن با نام (ترشيز) يا (طرثيث) ياد شده است . ترشيز در نيمه اول سده چهارم هجري از شهر هاي تابعه نيشابور محسوب ميگرديد . به شهادت متون تاريخي ناحيه مز بور در سالهاي ۵۲۰ ق و ۶۵۰ ق ، توسط سلجوقيان و سپاهيان مغول و بعد از آن نيز آماج حملات بسيار گرديد . با طلوع دولت نادر شاه افشار اندكي از تهاجمات افغانها و تركمنها به اين ناحيه فروكش نمود اما اين نا آرامي ها تا سلسله قاجار نيز ادامه يافت .
مناره فيروز آباد
اين اثر تاريخي در ۲۰ كيلومتري جنوب بردسكن و در ميا ن دهستا ن شهر آباد قرار دارد. قرائن و شواهد باستان شناسي مويد آثار زيستگاهي از صدر اسلام تا سده هفتم هجري در نزديكي اين بنا است. مناره مزبور با ظاهري استوانهاي شكل و با ارتفاع ۱۸ متر از نظر تزيينات و نحوه آجر چيني نشان دهنده معماري به سبك و شيوه رازي است . بنا داراي دو كتيبه در بالا و پايين با مضامين آيات قرآني ، تاريخ بنيان اثر و باني آن بوده كه قرائت اين خطوط بدليل مخدوش بودن ميسر نيست . همچنين در داخل مناره نيز پلكاني به طور مارپيچ تعبيه شده است . روي هم رفته ويژگيهاي معماري انتساب اين اثر را به عصر سلجوقي نشان ميدهد.
مناره علي آباد كشمر
برج مقبره آجري موسوم به (علي آباد كشمر) بر سر راه بردسكن به كاشمر قراردارد . گويا اين بنا بر فراز بقايا و آوارهاي قلعهاي كهن به نام كوشك بنيان شده و از ديدگاه معماري با برج رادكان در چناران قابل مقايسه است . نماي خارجي بنا در پائين هشت ضلعي و بالاترين قسمت آن داراي گنبد مخروطي به صورت دو پوسته است كه ۴۸ نيم ستون به انضمام تزئينات هندسي از آجر و كاشي فيروزهاي زينت بخش آن شده است . بنا فاقد كتيبه است و بيشتر نشان دهنده اسلوب معماري در قرن هفتم هجري است.
رباط كبودان
بناي قاجاري رباط كبودان در ميان روستايي به همين نام در ۱۰ كيلومتري بردسكن قرار دارد . به قولي واقف اين رباط (حاجي ميرزا احمدي مجتهد كاشمري) بوده و به سعي و اهتمام (كربلائي غلامرضا طبسي)بنيان شده است . شالوده رباط سنگي است و با طرح و نقشه يك ايواني مشتمل بر حياط مركزي ، دوازده اتاق ، نماز خانه، محل نگهداري چهار پايان (اصطبل) و... ميباشد.
مسجد جامع سيف آباد
اين بناي مذهبي در ۱۰ كيلومتري جنوب بردسكن و در روستاي سيف آبادواقع شده است . بيشترين فضاي مسجد در بخش شرقي آن به صورت شبستان ستوندار با پايههاي چهار ضلعي به ابعاد ۵/۱ متر شكل گرفته است . بر رأس پوشش گنبد خانه، گنبدي با ظاهر ساده و بر بالاي ايوان دو ستون كوچك آجري كه نمادي از ماذنه ميباشدبه چشم ميخورد.محراب داخل بنا و پوشش زير گنبد با آجرهاي خفته راسته تزئين شده است . بنا بر شواهد معماري مسجد جامع سيف آباد با ساختار يك ايواني در سده سيزدهم هجري بنيان گرديده است.
مسجد يا مقبره عبدل آباد
مقبره عبدل آباد در فاصله ۲۵ كيلومتري از جنوب خاوري بردسكن قرار دارد . اين بنا بقعهاي خشتي آجري به ارتفاع ۱۰ متر ميباشد كه گنبدي بر فراز آن ساخته شده و فضاي داخلي آن در قسمت زير گنبد و بخشي از ديوارهاي داخلي منحصر به گچبريهاي ساده است ، بنا متعلق به سده هشتم هجري ميباشد.
صنايع دستي و هنرهاي سنتي
از صنايع دستي وهنرهاي سنتي شهرستان بردسكن كه امروزه در اين منطقه رواج دارد ميتوان به بافت انواع فرشهاي دستبافت ، كه پودهاي آن در تناوبي بين پنج تا هفت رج از گرهها مشاهده ميشوند اشاره كرد . اين نحوه پود كشي از صفات مشخصه قالي هاي منطقه بردسكن ميباشد . از ديگر هنر هاي سنتي و صنايع دستي بردسكن ميتوان از گليم بافي ، حصير بافي ، قاليچه بافي و گيوه دوزي نام برد.
دهانه بيجورد و آبشار سربرج
دهانه بيجورد يكي ديگر از مناطق مفرح و خوش آب و هواي شههرستان بردسكن ميباشد كه در شمال اين شهرستان در ميانه كوهها و كوهپايههاي بيجورد واقع شده است .اين منطقه بسيار سر سبز و خرم بوده و بعلت داشتن چشمهها وآب فراوان از پوشش گياهي ويژ هاي برخوردار است . از ساير جاذبههاي طبيعي بردسكن ميتوان به آبشار سر برج اشاره كرد كه در ناحيهٔ شمالي بردسكن واقع شده است .
جايگاه موسيقي در فرهنگ بردسكن
موسيقي اين شهرستان آميختگي عميقي با شئونات زندگي داشته و به نوعي بازگو كننده غمها، شاديها ، آلام ، آرزوها ، اعتقادات و ... و روايتگر افسانههاي محلي است كه در حقيقت نوعي از موسيقي مقامي بوده و به طور كلي بر پايه دو بيتي و چهار بيتي خواني استوار گشته است . اين نوع موسيقي در سه قسم الف) ترانهها ب ) فريادها ج ) داستانهاي روائي قابل تأ مل و بررسي است . از آهنگهاي رايج در اين منطقه ميتوان به حسينا ، سر حدي ، حيدر بيك ، گل محمد ، كوچه باغي اشاره نمود . همچنين سازهاي رايج در بردسكن بيشتر ني ، دايره ، دو سازه ، سه تار ، دهل و دو تار است.
آب انبار سيد باقر
در مركز بردسكن و در مقابل مسجد جامع اين شهر بنايي آجري از دوره قاجار واقع ميباشد كه به آب انبار سيد باقر مشهور است . ساختار معماري اين آب انبار داراي ۲۲ پله آجري ، فضاي پاشير و مخزن بوده و از وبژ گي هاي بارز آن وجود باد گيري چهار طرفه به ارتفاع ۲ متر بر روي گنبد مخزن آن است .
سوغات و ره آورد سفر
از سوغات و ارمغان هاي شهرستان بردسكن ميتوان به انواع گليم ها و قاليچههاي خوش نقش و نگار اشاره كرد . همچنين گيوههاي دست دوز و سبد هاي حصير باف اين منطقه مورد توجه گردشگران و مسافران ميباشد . بردسكن داراي محصولات باغي معروفي از جمله انار ، انجير و انگور است كه كشمش و خشكبار اين منطقه از شهرت بسزايي بر خوردار است . زعفران و زيره نيز جزو سوغات مهم اين شهرستان به شمار ميروند.
مسجد زيرك آباد
اين مسجد در روستاي زيرك آباد و بخش مركزي شهرستان بردسكن واقع شده است . روستاي زيرك آباد در ۱۱ كيلومتري جنوب غربي بردسكن قرار گرفته و بنا بر اطلاعات مو جود مسجد آن در قرن ۱۲ قمري ساخته شده است . اين مسجد داراي پلاني ساده شامل گنبد خانه و شبستان ميباشد . گنبد خانه مربعي به ابعاد ۷/۷ متر بوده كه محرابي ساده را در يكي از اضلاع خود جاي داده است . فضاي شبستان نيز از سه اتاق مرتبط به هم شكل گرفته است . تز ئينات اين بنا منحصر به كار بندي سقف ها و محراب ساده آن است .
دره آسياب خوشاب
اين دره يكي از مناطق خوش آب وهواي شهرستان بردسكن است كه در شمال اين ناحيه واقع شده است منطقه شمالي بردسكن داراي كوهپايههايي زيبا وخرم و كوههايي نسبتا" رفيع نظير كوه سرخ ، چهل دختر ، بغل داغ ، وارسنگ ميباشد كه درههاي سرسبز در ميانهٔ آنها واقع شده اند . دره آسياب خوشاب از تنوع گياهي مطلوبي بر خوردار است و در آن انواع درختان مثمر و غير مثمر رشد نموده اند.
آب انبار روستاي كوشه
اين بنا در ۱۲ كيلومتري جنوب شهرستان بردسكن و در روستاي كوشه قرار گرفته است . با عنايت به اعتقادات مردم كوشه اين آب انبار در اواخر دوره قاجار به همت مردي خير به نام محمد غلامي ثاني بنا شده و معمار آن استاد كربلايي نصر الله معمار شهر آبادي بوده است . آب انبار كوشه از خشت پخته ساخته شده و باد گير زيباي آن بر فراز بنا چون نگيني مي درخشد و چشم هر بينندهاي را خيره ميكند .
امام زاده الله آباد
مزار امام زاده الله آباد در روستاي الله آباد ، در ۲۲ كيلومتري بردسكن قرار گرفته است . بناي اين امام زاده داراي نقشهاي چهار گوش است با نگرش به شواهد اين بناي مذهبي احتمالا در عصر صفويه ساخته شده و از گذشته تا كنون براي مردم منطقه مكاني مقدس به شمار ميرفته كه براي اهداي نذورات به آن جا ميروند .
آداب و رسوم مردم بردسكن
در فرهنگ عامه مردم شهرستان بردسكن جشن ها و مراسم شادماني و سرور فراواني وجود داردكه جشن خواستگاري ، جشن عقد خواني ، جشن عروسي ، جشن بدنيا آمدن فرزند و نام گذاري او در روز هفتم يا دهم تولد ، جشن خرمن كه پس از جمع آوري محصول با مراسم ويژ ه و رقص چوب بازي همراه است . جشن ختنه سوران ، جشن عيد نوروز ، جشن سده كه معمولا در شب دهم بهمن بر گزار ميگردد وجشن چها رشنبه سوري از اين زمره اند.
قلعه رحمانيه
اين قلعه در روستاي رحمانيه و در ۱۹ كيلومتري جنوب غربي بردسكن قرار گرفته و بنا بر مطالعات انجام شده قدمت آن به قرون ۸ تا ۱۲ ه . ق باز ميگردد . قلعه رحمانيه داراي پلاني دايرهاي شكل ميباشد كه نحوه قرار گرفتن آن در ارتفاع مويد اين نكته است كه قلعه رحمانيه يكي از ابنيه نظامي و مستحكم دوران خود بوده است . فضاهاي داخلي نيز به صورت دايرهاي و متحدالمركز ساخته شده اند و در ساختار آن از ملات كاهگل و خشت استفاده شده است .
نمكزار كوير لوت
جنوب شهرستان بردسكن با كوير لوت مجاور بوده و به همين سبب داراي چهرهاي پست و هموار است كه در نهايت به كوه كم ارتفاع الله آباد ي مي پيوندد . يكي از جاذبههاي طبيعي و گردشگري شهرستان بر دسكن نمكزارهاي كوير لوت ميباشد كه تصوير بديع از زيبايي هاي كويري را در برابر ديدگان علاقه مندان به طبيعت به تماشا مي گذارد . اين موهبت الهي شايسته بهره برداري بيشتري است كه مسئولان امر را در جهت برپايي تورهاي كوير گردي و ايجاد تسهيلات و امكانات توريستي در آن منطقه تشويق و ترغيب مي نمايد.
ويكيپديا
شهرستان بجستان يكي از شهرستانهاي استان خراسان رضوي ايران است.
اين شهرستان تا مرداد ۱۳۸۷، يكي از بخشهاي شهرستان گناباد بود.
تقسيمات كشوري
دهستان بجستان
دهستان جزين
دهستان يونسي
شهرها: بجستان و يونسي
جمعيت
بنابر سرشماري مركز آمار ايران، جمعيت اين شهرستان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۹٬۴۹۵ نفر بوده است
شهرستان سبزوار با حدود 2000 سال قدمت تاريخي قبل از اسلام به احتمال قوي در عصر ساسانيان بنا گرديده است . ابتدا ساسان وار ناميده و بعد از اسلام به بيهق مشهور و النهايه سبزوار نام گرفته است.با توجه به اين كه خاستگاه اوليه قوم پارت شمال ايران آن زمان بوده است بعيد نمي باشد كه تا اين منطقه آمده باشند و شواهدي نيز از وجود پارتها در اين منطقه به دست آمده است . سبزوار در طول تاريخ چندين بار به خصوص در حمله مغول و تيمور ويران گرديده و در عصر حكومت صفويه رونق گرفته و حاكم نشين ولايت بيهق شد .اين ناحيه خاستگاه قيام شيعي سربداران بوده و برگه
هاي زرين تاريخ تشيع را رقم زده و به دارالمومنين مشهور گرديده است.وجود آتشكده آذر برزين مهر و آرامگاه اسطوره اي سهراب و ميدان ديو سفيد بيانگر جايگاه ويژه حوزه تمدني پيش از اسلام در اين منطقه مي باشد .زبان اكثر مردم شهرستان فارسي است و در تعدادي از بخش ها دو گويش تركي وكردي در بين مردم منطقه رايج است .مجموعه آثار تاريخي موجود در محدوده جغرافياي شهرستان 496 اثر تاريخي شناخته شده است كه اين آثار شامل تعدادي آثار و ابنيه ، تپه و محوطه باستاني و تاريخي مي باشد.از جمله بنا هاي معروف تاريخي تعداد 4 كاروانسراي تاريخي و مسجد جامع ، مسجد پامنار ، امام زاده شعيب ، پير حاجات ، مناره و امام زاده خسرو جرد مي باشد.