معرفی وبلاگ
ایران تونگین ولعل دنیاهستی//ایران توفریبنده وزیباهستی نام تونکوست چون کهن ایرانی//تاریخ خجسته یل وشیرانی// مهدهنری نقش جهان درگاهت//شیرازوسپاهان اثرزیبایت// هرکس گذرش درتورسدمی بیند//ازشاخه زیبات گلان می چیند// هردم که نظردررخ توبنماید //مدهوش تووجلوه کویت باشد// آثارتوزیباونکودرهمه جاست//هرشهربه آثارخوشت می نازد// مهمان چوبه این نغمه سرا بازآید//درکوی توگرددبری ازغم یادش// اثرمدیروبلاگ محمدعلی حاجیان
دسته
بوق بوق ايران
ايران شناسي
ايرانگردي
ايران هميشه جاويدان
پايتخت فرهنگي جهان اسلام
ايرووون
ميهن ما
توريسم ايران
هنرصنايع دستي وخانواده
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 2685445
تعداد نوشته ها : 292
تعداد نظرات : 19

JavaScript Codes
Rss
طراح قالب

فارغان هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

فارغان را بيشتر بشناسيد

فارغان يكي از شهرهاي استان هرمزگان در جنوب ايران است. اين شهر از توابع بخش فارغان شهرستان حاجي‌آباد است.

جمعيت فارغان در سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۳٫۱۴۶ نفر بوده است

يکشنبه ششم 9 1390 22:13

رويدر هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

رويدر را بيشتر بشناسيم

رويدر شهري است از توابع بخش رويدر شهرستان خمير در استان هرمزگان واقع شده‌است. شهر روئيدر در ۱۲۲ كيلومتري شمال شرقي شهرستان بستك واقع شده‌است. شهرداري اين شهر در روز ۵ شنبه ۶ تيرماه ۸۶ توسط استاندار هرمزگان افتتاح شد، در ادامهٔ بازديد استاندار از شهر رويدر،از تابلوي شهرداري رويدر توسط استاندار و حاج آقا ذوالقدر و معاون عمراني استاندار پرده برداري گرديد. و دفتر شهرداري رويدر رسماً افتتاح شد.

جمعيت

جمعيت اين شهر تازه احداث در حدود (۸۸۰۵) نفر مي‌باشد. كه از اهل سنت و از شاخه شافعي هستند يعني از پيروان امام محمد ادريس شافعي مي‌باشند و به زبان فارسي و به گويش محلي تكلم مي‌كنند.

ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:11

زيارت علي هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

زيارت‌علي (همچنين: زيارتعلي و زيارت علي) نام شهرى است در بخش رودخانه از توابع شهرستان رودان در استان هرمزگان در جنوب ايران واقع است.

جمعيت
جمعيت زيارت‌علي در سال ۱۳۸۵، برابر با ۲٫۸۱۴ نفر بوده است

ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:10

سندرك هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

سندرك را بيشتر بشناسيد

سِندِرْك از شهرهاي استان هرمزگان ايران است.

روستاي «سندرك» مركز بخش سندرك شهرستان ميناب در استان هرمزگان در سال ۱۳۸۸ خورشيدي به شهر تبديل و به عنوان شهر «سندرك» شناخته شد.

سندرك در جادهٔ غير ساحلي ميناب به بندر جاسك قرار گرفته‌است و رود مازايي از نزديكي آن مي‌گذرد.

در روستاي گرو كه در ۱۲ كيلومتري باختر سندرك واقع شده آثار ديدني‌زيادي موجود است. قلعه سندرك از نقاط ديدني شهر سندرك است

پيشينه
سندرك در قديم مدتي جزئي از بلوك رودان به‌شمار مي‌آمد.
سديدالسلطنه كبابي در كتاب بندر عباس و خليج فارس راجع به رودان مي‌نويسد: بلوك رودان و احمدي از گرمسيرات فارس است در اصل دو بلوك بود و سال‌ها در تحت كلانتري و ضابطي يك نفر برقرار گشته‌است. ميانه جنوب و مشرق شيراز افتاده‌است. درازاي آن از قريه احمدي تا سندرك از ۳۰ فرسخ بگذرد و كلانتر آن تا ۲۵ سال پيش غلامرضا و پيش از آن عبدالله خان و پيش از او ابراهيم خان پدر عبدالله خان بود. قصبه آنرا دهبارز گويند. عموم خانه‌اي اين دو بلوك از چوب و برگ خرماست و اين بلوك مشتمل بر ۲۱ ده آباد است.


ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:8

سوزا هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

سوزا را بيشتر بشناسيم

سوزا نام شهرى است در بخش شهاب از توابع شهرستان قشم در استان هرمزگان واقع در جنوب ايران.

« شهر ســـوزا » در 39 كيلومتري جنوب غربي شهرستان قشم واقه شده است ، و در موقعيتي ساحلي قرار گرفته و تنگه معروف و استراتژيكي هرمز در محدوده آن واقع است . دره‌هاي موسوم به تنگ كلمون و تنگ لرد در دو كيلو متري شمال غربي سوزا قرار دارند كه آبريز هر دوبا هم يكي شده و به خليج فارس مي ريزند .

پوشش گياهي وحيات و حش

آب و هواي سوزا ، گرم و خشك ساحلي است وجود دره ها، تنگ ها ، پوشش گياهي ، حيات و حش و پرندگان دريايي از عناصر جذاب طبيعي اين شهر محسوب مي‌شوند . مهم‌ترين آثار تاريخي به جا مانده در نزديكي اين شهر ، « سدليت يا خالصي » در چهار كيلومتري شمال غرب شهر ديرستان و « سدگوران » در جنوب روستاي گوران متعلق به دوره ى ساسانيان است كه در مجاورت سوزا قرار دارند .

جمعيت
جمعيت شهر سوزا طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال ۱۳۸۵ ، برابر با 14487 نفر بوده‌است .

از محل‌هاي اصلي اين شهر مي‌شود به بخشداري آموزش وپرورش و مخابرات و آب‌شيرين‌كن وخيلي جاهاي ديگر مي‌توان اشاره كرد.


ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:6

سيريك هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

سيريك را بيشتر بشناسيم


سيريك يكي از شهرستان هاي استان هرمزگان در جنوب ايران است.
سيريك در كرانهٔ درياي عمان قرار دارد. از طريق راه اصلي در ۷۰ كيلومتري جنوب ميناب و ۱۵۰ كيلومتري شمال باختري جاسك قرار دارد.

جمعيت

جمعيت شهرستان سيريك طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۴۱۸۰ نفر بوده‌است
در ۳۵ كيلومتري شهر سيريك تالابي وجود دارد به نام تالاب آذين كه در فهرست تالاب‌هاي حفاظت شده ثبت شده است.

يکشنبه ششم 9 1390 22:5

بندر چارك هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

شهر بندرچارك مركز بخش شيبكوه شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان ايران است. شهر چارك را «بندر چارك» نيز مي‌نامند.

نامگذاري
روايت است كه زني در آن ناحيه بوده بنام «رقيه» چاه آبي داشته كه آبش شيرين بوده و آب از چاه مي‌كشيده و مي‌فروخته، آن چاه بين مردم منطقه به «چاه رقيه» مشهور مي‌گردد، كه با گذشت زمان به چارك تبديل مي‌شود، و همچنين منطقه نيز به نام چارك نامگذاري مي‌شود.

محدوده چارك
از شمال باوردان، از جنوب خليج فارس، از مغرب طاحونه، واز سمت مشرق به حسينه محدود مي‌گردد.

 


جمعيت
جمعيت شهر بندرچارك طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال ۱۳۸۵ ، برابر با 4447 نفر بوده‌است . ، بيشتر آنها از نژاد عرب هستند، و به زبان عربي و فارسي تكلم مي‌كنند. داراي تأسيسات زير است: مسجد، دبستان، برق و لوله كشي آب، بانك، آب انبار (بركه) و تلفن است.مي خواستم اضافه كنم كه بندر چارك هم اكنون شهري است با تمام امكانات داراي آب شيرين كن است كه باعث شده آبش در سطح شهرستان بهترين آب باشد..داراي مدارس راهنمايي دبيرستان پيش دانشگاهي و هنرستان است و نزديكترين جا براي رفت و امد به جزيره كيش ميباشد.

جغرافيا و پيشينه
شهر بندر چارك در ۳۰۰ متري مشرق خليج فارس واقع است. و ارتفاعش از سطح دريا ۴۰ متر است. روستاي تاوونه در سمت مغرب چارك واقع شده‌است، و در سمت شمال آن روستاي سكروه قرار دارد. دهستان چارك در گذشته مقر حكمراني قبيله (آل علي) بود، چون قبيله آل علي بر اين منطقه حاكم بودند.


آثار
قلعه بزرگي در دهستان چارك وجود دارد كه مقر حاكم وقت بوده‌است، اين قلعه شيخ صالح بن شيخ محمد آل علي يكي از حاكمان چارك ساخته‌است و مقر حكم خود قرار داده‌است. اولين كسي كه حاكم آنجا بوده‌است: شيخ محمد بن شيخ حسن آل علي بودند، اما آخرين كسي كه زمام حكم در قبضه داشتند شيخ عبدالله بن شيخ محمد آل علي بوده‌است.

دهستان چارك ده آبادي است و يكي از بنادر پرجنب‌وجوش منطقه شيبكوه است.


ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:3

بندر خمير هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

بندر خَمير يكي از شهرهاي استان هرمزگان در جنوب ايران است. براساس اطلاعات موجود در مركز آمار ايران در ۳۵ دقيقه طول شرقي و ۲۶ درجه و ۵۷ دقيقه عرض شمالي از نصف‌النهار مبدأ واقع شده‌است. ارتفاع متوسط اين شهر از سطح دريا ۱۵ متر است. مساحت قانوني ۴۳۱٫۵ هكتار و وسعت حريم ۱۱۵ كيلومتر مربع است، و حد فاصل حدود ۸۵ كيلومتري غرب بندر عباس و ۱۱۰ كيلومتري شرق بندرلنگه واقع شده‌است. اين شهر مركز شهرستان خمير است.

شهر بندرخمير داراي جمعيت شهري ۱۲۹۹۵ نفر با ۵ روستاي واقع در حريم به نام‌هاي لشتغان بالا، لشتغان پايين، كندال، باقي آباد و چاه صحاري بوده و مساحت قانوني ۴۳۱٫۵ هكتار و وسعت حريم ۱۱۵ كيلومتر مربع در موقعيت جغرافيايي ۲۶ درجه و ۵۷ دقيقه عرض شمالي و ۳۵ دقيقه طول شرقي نسبت به نصف النهار گرينويج و در ارتفاع ۱۵ متري از سطح دريا واقع شده‌است كه از شمال به كوه و از جنوب به دريا و تنگه خوران، از شرق به دهستان پل و از غرب به دهستان دژگان منتهي مي‌گردد و حد فاصل حدود ۸۵ كيلومتري غرب بندرعباس و ۱۱۰ كيلومتري شرق بندرلنگه واقع شده‌است.

شهر بندرخمير داراي ۴۹ ساله سابقه بخش و قريب به دو سال است كه مركز شهرستان خمير مي‌باشد و در سال ۱۳۴۶ شهرداري اين شهر نيز تاسيس شده‌است كه داراي ۴۰ ساله سابقه شهرداري بوده و در حال حاضر شهرداري حائز درجه ۵ است.
بندرخمير يكي از شهرهاي قديمي و توسعه پذير، مهاجرپذير و پرجاذبه استان هرمزگان است كه بدليل موقعيت جغرافيايي و وجود كارخانه‌هاي بزرگي چون كارخانه سيمان ۶۰۰۰تني هرمزگان، پايانه بار، شهرك صنعتي ۱ و۲، گچ خمير، گمرگ و ارتباط حمل و نقل دريايي كالا به كشورهاي همسايه جنوبي خليج فارس، وجود آثار تاريخي و اماكن توريستي و تفريحي همچون جنگل حرا، آبگرم‌هاي معدني درماني بندرخمير، آبسر معدني بندرخمير، ديوار بلند سدار (Sedar)، برج قلعه بندرخمير، آب انبارها و كوره‌هاي گچ و ساروج خمير – كه بالاخص ساروج خمير گذشته‌هاي دور مورد توجه مهندسين و كارشناسان امور ساختماني بوده و زبانزد عام و خاص است و با وجود معادن سيمان و گوگرد از جمله شهرهاي مهم استان هرمزگان بشمار مي‌آيد.


شغل مردم
شغل اكثر مردم پيله وري، ملواني و صيادي است مرحوم صدرالاسلام و ملاسليمان خميري از علما و شعراي بنام بندرخمير (در اوايل قرن سيزدهم هجري) و نيز مرحوم سيداميرشيخ عالم، فقيه و مرجع ديني منطقه در قرن اخير بوده كه از خود خدمات و آثار ماندگاري بجاي گذاشته‌اند.

آب مشرب شهر شيرين و لوله كشي شده‌است كه از روستاي كهورستان واقع در شصت كيلومتري شمال بندرخمير با قدمت بيش ۳۷ سال است كه تامين مي‌گردد.
بندرخمير از جهت آب و هوايي در محدوده گرم و مرطوب قرار دارد كه متوسط دماي ده ساله ۲۶٫۷ درجه سانتي گراد و ميانگين حداقل و حداكثر دماي ده ساله ۱۸٫۱ و ۳۵٫۳ درجه سانتي گراد و تبخير ساليانه ۳۶۷۲ ميلي متر و ميزان متوسط بارندگي ساليانه ۲۰ سال اخير حدود ۱۷۱ميلي متر مي‌باشد.
اين شهر داراي يك درمانگاه و يك بيمارستان ۳۲ تختخوابي كه توسط فردي خير احداث گرديده، همچنين شهرداري، ۴۵ اداره و نهاد دولتي، يك مركز آتش نشاني شهرداري، مركز اورژانس، يك كتابخانه عمومي، سه ميدان بنام آزادي، جمهوري اسلامي و امام خميني(ره)، دو بلوار اصلي بنام‌هاي بلوار امام خميني(ره) و بلوار ملاسليمان خميري و يك بلوار جديد الاحداث بنام آيت الله خامنه‌اي، ۱۶ مسجد، يك مجموعه گلزار پنج تن شهداي هشت سال دفاع مقدس، يك مجموعه استاديوم ورزشي، يك استخر شناي سرپوشيده استاندارد نيز كه توسط شهرداري احداث شده‌است.
جمعيت دانش آموزي و فضاهاي آموزشي شهر نيز شامل ۲۹۲۹ دانش آموز مشتمل بر پنج آموزشگاه در مقطع دبيرستان در سه فضاي آموزش، پنج آموزشگاه در مقطع راهنمايي در سه فضاي آموزشي، ۹ آموزشگاه در مقطع دبستان در ۵ فضاي آموزش مي‌باشد. يك واحد دانشگاهي پيام نور با چهار رشته تحصيلي افتتاح گرديده كه فاز اول دانشگاه با مشاركت مردم و دولت در حال احداث مي‌باشد.


پيشينه
شهر بندرخمير داراي ۴۹ ساله سابقه بخش و قريب به دو سال است كه مركز شهرستان خمير مي‌باشد و در سال ۱۳۴۶ شهرداري اين شهر نيز تأسيس شده‌است كه داراي ۴۰ ساله سابقه شهرداري بوده و در حال حاضر شهرداري حائز درجه ۵ است. بندرخمير يكي از شهرهاي قديمي و توسعه پذير، مهاجرپذير و پرجاذبه استان هرمزگان است كه بدليل موقعيت جغرافيايي و وجود كارخانه‌هاي بزرگي چون كارخانه سيمان خمير ۶۰۰۰ تني هرمزگان، پايانه بار، شهرك صنعتي ۱ و۲، گچ گچ خمير، گمرگ و ارتباط حمل و نقل دريايي كالا به كشورهاي همسايه جنوبي خليج فارس، وجود آثار باستاني و اماكن توريستي و تفريحي همچون جنگل حرا، آبگرم‌هاي معدني درماني بندرخمير، آبسر معدني بندرخمير، ديوار بلند سِدار، برج قلعه بندرخمير، آب انبارها و كوره‌هاي گچ و ساروج خمير – كه بالاخص ساروج خمير گذشته‌هاي دور مورد توجه مهندسين و كارشناسان امور ساختماني بوده و زبانزد عام و خاص است و با وجود معادن سيمان و گوگرد از جمله شهرهاي مهم استان هرمزگان بشمار مي‌آيد. شغل اكثر مردم پيله وري، ملواني و صيادي است. آب مشرب شهر شيرين و لوله كشي شده‌است كه از روستاي كهورستان واقع در شصت كيلومتري شمال بندرخمير با قدمت بيش ۳۷ سال است كه تامين مي‌گردد.


بزرگان شهر
مرحوم صدرالاسلام و ملاسليمان خميري از علما و شعراي بنام بندرخمير (در اوايل قرن سيزدهم هجري) و نيز مرحوم سيداميرشيخ عالم، فقيه و مرجع ديني منطقه در قرن اخير بوده كه از خود خدمات و آثار ماندگاري بجاي گذاشته‌اند. و مرحوم سيد عبدالباقي مظفري نياپور از بزرگان شهرستان بندرخمير بوده‌اند و مرحوم حاج عبدالهادي بلوكي از معتمدين و بزرگان شهرستان بندرخمير بوده‌اند


آب و هواي شهر
بندرخمير از جهت آب و هوايي در محدوده گرم و مرطوب قرار دارد كه متوسط دماي ده ساله ۲۶٫۷ درجه سانتي گراد و ميانگين حداقل و حداكثر دماي ده ساله ۱۸٫۱ و ۳۵٫۳ درجه سانتي گراد و تبخير ساليانه ۳۶۷۲ ميلي متر و ميزان متوسط بارندگي ساليانه ۲۰ سال اخير حدود ۱۷۱ميلي متر مي‌باشد.


امكانات
شهر خمير داراي يك درمانگاه و يك بيمارستان ۳۲ تختخوابي كه توسط فردي خير احداث گرديده، همچنين شهرداري، ۴۵ اداره و نهاد دولتي، يك مركز آتش نشاني شهرداري، مركز اورژانس، يك كتابخانه عمومي، سه ميدان بنام آزادي، جمهوري اسلامي و امام خميني، دو بلوار اصلي بنام‌هاي بلوار امام خميني و بلوار ملاسليمان خميري و يك بلوار جديد الاحداث بنام آيت الله خامنه‌اي، ۱۶ مسجد، يك مجموعه گلزار پنج تن شهداي هشت سال دفاع مقدس، يك مجموعه استاديوم ورزشي، يك استخر شناي سرپوشيده استاندارد نيز كه توسط شهرداري احداث شده‌است. جمعيت دانش آموزي و فضاهاي آموزشي شهر نيز شامل ۲۹۲۹ دانش آموز مشتمل بر پنج آموزشگاه در مقطع دبيرستان در سه فضاي آموزش، پنج آموزشگاه در مقطع راهنمايي در سه فضاي آموزشي، ۹ آموزشگاه در مقطع دبستان در ۵ فضاي آموزش مي‌باشد. يك واحد دانشگاهي پيام نور با چهار رشته تحصيلي افتتاح گرديده كه فاز اول دانشگاه با مشاركت مردم و دولت در حال احداث مي‌باشد.


آثار تاريخي
در اين شهر آثار تاريخي زيادي وجود دارد از جمله كاروانسرا ي تاريخي روستا، مقبره اولياها و بزرگان، آب انبارها (بركه‌هاي) متعدد وتاريخي، وچهار مقبره تاريخي، آثار وبقايا مسجد كوچكي در كنار مسجد جامع كه بيش از ۴۰۰ سال سابقه تاريخي دارد.


ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 22:2

جناح هرمزگان - آكاايران

 
نوشته شده توسط behzad

جَناح شهري است از توابع بخش جناح شهرستان بستك در استان هرمزگان ايران در ۳۰ كيلومتري شهر بستك و در ۲۳ كيلومتري دهستان كوخرد ودر غرب استان هرمزگان در جنوب ايران واقع مي‌باشد.

از آنجا كه اين شهر در يك سمت و پهلو از منطقه جغرافيايي خود قرار گرفته آن را جناح (به معني بال و پهلو) مينامند.
شهر جناح داراي ، بيمارستان ، و يك واحد دانشگاه آزاد اسلامي در حال ساخت، پاسگاه نيروهاي انتظامي، دفتر پست و يك موزه مردم‌شناسي است.وتعدادي ادارات دولتي و بخشداري است.پيشتر آب لوله كشي جناح از دهستان هرنگ تأمين مي‌شده‌است ولي بعلت شور شدن چاه‌هاي هرنگ پس از آن آب جناح را از لاور ميستان تأمين كرده‌اند.

 


جناح قديم
پيش از اينكه را شوسه شود واز طريق كوخرد و مِهران عبور نمايد، جناح گذرگاه كالاهاي بود كه از بنادر چارك و مغويه كه تا جناج بيش از ۳۰ تا ۳۵ كيلومتر فاصله ندارند مي‌آمد، از بندر مغويه و از بندر چارك و بندر لنگه كالاها را از طريق تنگ خور جناح حمل مي‌كردند.كالاهاي بازرگاني از جناح به مقصد لار، اوز، گراش، جهرم و شيراز بار مي‌شد جناح در قديم از مراكزتجارت جنوب بوده است. در زمان قديم در كوچه و بازار جناح جنب وجوش دادوستد محسوس بود و معامله رونقي چشمگير داشت. سوداگران براي حمل كالاي خود و چه بسا براي خريد كالا در رفت‌وآمد بودند. به جرأت مي‌توان گفت كه جناح در آن زمان مركزيت بازرگاني داشت.اكنون هم با اينكه به واسطه فاصله اش از جاده اصلي اسفالت بستك به بندر لنگه رونق بازرگاني گذشته را ندارد، ولي شهري زيبا به نظر مي‌آيد، شهري تميز با جاده‌هاي اسفالت شده ومرتب.و مردماني خونگرم و مهمان نواز و با سواد. با اتمام راه خور جناح اين شهر بر روي جاده اصلي بستك -جناح - بندر لنگه قرار مي‌گيرد.

جغرافياي منطقه
حدود شهر جناح از سمت شمال به رودخانه مهران و صحراي خلوص، و از سمت جنوب به خور جناح و كوه بُدُن و كوه سفيد، و از سمت مغرب به كهتويه و از سمت مشرق به بخش كوخرد منتهي مي‌شود.


جمعيت
با وجوداينكه جمعيت بسيار زيادي از مردم جناح در كشورهاي حاشيه خليج فارس به خصوص بحرين و كويت ساكن اند جمعيت شهر جناح طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال ۱۳۸۵ ، برابر با 5903 نفر بوده‌است


دستگاه رله تلويزيوني

در چند سال اخير در ارتفاع جنوب شرقي جناح مشرف به چشمه گَؤري (گبري) دستگاه رله تلويزيوني نصب شده و مورد بهره‌برداري است. در جناح چند دستگاه پمپ آب، ۴۰ هزار اصله نخل ديم و ده هزار من (۴۰۰۰۰ كيلو) زمين ديم زير كشت و تعداد بسيار زيادي بركه دارد..

در جناح دو رودخانه فصلي وجود داردكه به زبان محلي به آن(دروا)مي گويند بنام‌هاي ايلو و پَلي كه در روزهاي پرباران طغيان مي‌كند و از ميان شهر مي‌گذرد و چند بار تلفات مالي هم داده‌است.دشت جناح در منطقه بستك داراي پر تعداد ترين محل هاي تفريح كوهستاني و معمولي است.

در ارتفاعات كوه سمت جنوب جناح چند لاور وجود دارد كه به شرح زير است: لاور گادون، لاور خره، لاور پشتخه تهرو، ولاور كهزه


تنگ خور
تنگ خور جَناح كه در ۹ كيلومتري جنوب جناح واقع است و كاروان‌رو است، وسط اين تنگ تپه‌اي است بزرگ و كوه مانند اما خاكي كه به نام هُمبُس كه به واسطه خاك سستي كه دارد تقريبآ دائم درحال ريزش است، در هنگام ريزش سنگهاي كلان با خود به پائين دره سرازير مي‌كند، و چون راه قافله‌ها از ته دره عبور مي‌كند چندين بار تلفات مالي و جاني هم داده‌است. تنگ خور تقريباً مانند بادگيري براي جناح است، از ساعت ۱۲ ظهر تا نيمه شب بادي مخصوص مي‌وزد.در خرداد ماه تا ۱۵ تير اين باد گرم است كه به لهجه محلي به آن «تَش باد» (آتش‌باد) گفته مي‌شود.از نيمه تير تا آخر تابستان بادي خنك مي‌وزد.

 

مردم جناح
جناح مردماني كاسب پيشه و فعال دارد.در جناح مانند ساير دهستان‌هاي مناطق جنوب ايران جوانان تمايل به مسافرت به آن سوي خليج فارس دارند.بيشترشان مقيم آن مناطق هستند و اوضاع اقتصادي ايشان هم خوب است، همه نيكوكار بوده كمكهاي قابل توجهي به محل و زادگاه خود مي‌كنند. پل ارتباطي جناح با جاده ارتباطي شهر بستك به بندر لنگه به‌وسيله همين نيكوكاران به روي رودخانه مهران ساخته شده‌است و شهر جناح با جاده سراسري وصل كرده‌است. پيش از ساخت اين پل، در زمستان‌هاي پرباران ۱۰ تا ۱۵ روز ارتباط جناح با دهستان فرامرزان و توابع آن و همچنين با بستك و داخل كشور قطع مي‌شد. نخستين پزشك محلي جناح آقاي دكتر پوريوسف است كه در همان شهر مشغول طبابت هستند.

بيشتر مردم جناح با لهجه‌اي مخصوص به نام"جمسي تكلم مي كنند و درصد زيادي از آن ها با لهجه اوزي صحبت مي‌كنند كه از زبانهاي فارسي بسيار قديمي هستند . از آثار قديمي جناح مي‌توان قلعه قلات نام برد كه كه مانند برج ديده باني بر بالاي شهر جناح برروي كوهي واقع شده است و همچنين قنات هاي صحراي گبري يا چاه دوك كه بر سنگهاي ضخيم پاي كوه واقع شده وآب ان تقريبا شيرين است و در قديم آب اهالي را تامين مي‌كرده است و همه آنها از آثار دوران گبري ها است

 

دانشوران و فرهنگيان جناح
در جناح علماء وحافظان قرآن برجسته‌اي بوده‌اند كه در قرائت قرآن به مرحله استادي رسيده و قرائتي با تجويد صحيح داشتند.


از برجستگان اين رشته، حاجي مصطفي فقيه عالم برجسته مذهبي جناح ، حافظ كل قرآن و از تعليم آموختگان سلطان العلماء معروف بود. وي در دوران تحصيلات حوزوي خويش سفري به مصر جهت بازديد از دانشگاه اسلامي الازهر و سفري به كراچي پاكستان داشته است. حاج مصطفي فقيه در ايران و كشورهاي حوزه خليج فارس شاگردان بسياري داشته كه تعدادي از شيوخ امارات متحده عربي و مشهورترين آنان شيخ زايد بن سلطان آل نهيان پادشاه كشور امارات از آن جمله اند. گفته مي‌شود شيخ زايد احترام زيادي براي استاد خويش قائل بوده و تا سال هاي آخر عمر آن مرحوم احوالات وي را جويا مي‌شده است. از ديگر حافظان جناحي، شيخ عبدالكريم خطيب جناحي از حافظان قرآن با صدايي خوش و تجويدي تعليم يافته بود كه شاگرداني را نيز تربيت نموده‌است. همچنين شيخ عبدالرحيم بن حافظ جناحي يكي از دين‌آموختگان برجسته در دبي بود، وي در دبي مكتبخانه‌اي داير كرده و كودكان را آموزش مي‌داد. وي از طرف شيخ راشد بن سعيد المكتوم حاكم وقت دبي دادستان عالي (قاضي القضاء) شده بود. از ديگر افراد فرهنگي جناح مي‌توان از اين افراد نام برد:

 


حاج احمد درود
حاج ابراهيم حاجي طالب، نيكوكار فرهنگي.
حاج عقيل عباسي، نيكوكار فرهنگي.
شيخ عبدالله نور محمد جناحي.
شيخ علي جناحي.
حاجي ملاعلي كهنه.
حاجي شيخ يوسف جناحي.
حاجي ملا مصطفي بن اسحاق.
شرفا شرفائي، برپاكننده كتابخانه جناح.


ويكيپديا

يکشنبه ششم 9 1390 21:58

روستاي خربس يا خوربيز - آكاايران

 

غاري براي پنهان شدن

غار خربس

روستاي خربس يا خوربيز را بايد در فاصله 10 كيلومترى غرب شهر قشم ببنيد. روستايي كه روزگاري يكي از بزرگترين و پر رونق ترين نقاط جزيره بوده است و اين روزها، جز ويرانه چيزي از آن باقي نمانده است. دقيقش را بخواهيد، بايد بگوييم كه بركه‌ و كلاته گورستان تنها بازمانده هاي روستاي خربس هستند كه روزگار رونق و تردد سياحان و كشتي رانان را در اين منطقه به ياد مي آورند. با اين حال، باستان شناساني كه روي اين روستاي كهن تحقيق كرده اند، عمر آن را به 1400 سال قبل نسبت مي دهند. يعني زمان ساسانيان.

اين روستا در ميانكاسه‌اى وسيع قرار گرفته كه اطراف آن را دايره‌وار تپه‌هاى كوتاه و بلند مرجانى پوشانده‌اند. اين ارتفاعات همگى مشرف به شهر هستند و شهر تا دريا فاصله كوتاهى دارد. در سمت راست، بركه ـ يا آبدان ـ بزرگى است كه طاق گهواره‌اى آن نشان‌دهنده قدمت اين بنا است

چيزي كه در نگاه اول بيش از هر چيز غافلگيرتان مي كند، كنده كاري هاي

ديواره هاي غار است كه عده اي معتقدند محل پنهان شدن زنان و كودكاني

 بوده است كه روزگارى در دشت هموار خربز زندگى مى‌كرده‌اند و هر لحظه

 امكان يورش دزدان دريايى به آنها وجود داشته است

 

از گورستان تا پناهگاه

در مياندشت خربس، وقتى رو به شمال بايستيم، آثار ساختمانى قلعه مخروبه‌اى از سنگ را مى‌بينيم كه احتمال مى‌رود در دوران بعد از صفويه چندبار بازچين شده باشد. در جلو همين قلعه، در فاصله‌اى نه چندان دور از غارهاى خربس، گورستانى وسيع و قديمى وجود دارد كه هم گورهاى پيش از اسلام و هم بعد از اسلام در آن ديده مى‌شود.

غار خربس

درست مشرف بر اين گورستان، در ديواره صخره‌ها و در سينه كوه در ارتفاع 20 تا 30 متر چند دهانه به صورت غار مانند به چشم مى‌خورد كه به غارهاى خربس شهرت دارند. غارهايي كه شگفتي طبيعت جزيره به شمار مي روند. كهن، شگفت انگيز و پر رمز و راز.

اين غارها كه از پديده‌هاى كهن زمين‌شناختى هستند، دنباله چين‌خوردگى‌ رشته كوه‌هاى زاگرس به حساب مي آيند كه در هزاره‌هاى گذشته از زير آب سربرآورده‌اند. اما در طول زمان و در دوره‌هاى تمدنى بعد دچار دگرگونى و تغييرات ديگرى شده‌اند.

غارهاى خربس كه از بيرون ساختار ساده و طبيعى و زمين‌شناختى خود را همچنان حفظ كرده‌اند، از درون با مجموعه دهليزها، تالارها و اتاق‌هاى متعددي دارند كه به عقيده برخي از محققين، روزگاري نيايشگاه پيروان ميترائيسم بوده‌ اند. به خصوص كه ساختار رازآميز و تو در توى غارهاى خربس و قرار گرفتن آن بر بلندى كوه اين عقيده را دامن زده است.

غارهاى خربس را به لحاظ شكل و ساختار با دخمه‌هاى آذربايجان، كردستان، لرستان، بوشهر، اهواز و شوشتر مقايسه مى‌كنند. غارهاى خربس به ويژه از نظر فضاهاى درونى شكل و طرح اوليه خود را حفظ كرده و به همان صورت كهن خود باقى‌مانده است.

غار خربس

چيزي كه در نگاه اول بيش از هر چيز غافلگيرتان مي كند، كنده كاري هاي ديواره هاي غار است كه عده اي معتقدند محل نگهدارى استخوان‌هاى مردگان زرتشتي در آيين بوده اند. عده اي هم عقيده دارند اين حفره ها محل پنهان شدن زنان و كودكاني بوده است كه روزگارى در دشت هموار خربز زندگى مى‌كرده‌اند و هر لحظه امكان يورش دزدان دريايى به آنها وجود داشته است. اين حفره هاي دست‌كنده، با راهروهاى باريك به همديگر راه دارند و در تالار مركزى، كه جاى اجتماع بوده، دو تاقچه كوچك جاچراغى نيز به چشم مي خورد.

 

ساكنان امروزي غار

غار خربس

اگر گذارتان به اين غارها بيفتد مي بينيد كه بر فراز اين غار، هميشه يك جفت عقاب ماهيگير (كه از انواع نادر و مرغوب عقاب‌هاى جهان هستند) به چشم مى‌خورند كه در ارتفاعات صخره‌اى لانه دارند و تخم مى‌گذارند.

اما به جز اين دو عقاب، چندين خفاش‌ دم موشى هم در غار زندگي مي كنند كه بيشتر در زاويه‌هاى تاريك و بخش انبار ذخاير غار (حفره‌هاى زيرين) خانه دارند. موجوداتي كه گفته مي شود نسل آنها رو به انقراض است اما به لطف امن بودن اين غار، مي توانند زاد و ولد موثري در قشم داشته باشند.

اين غارها را مي توانيد در پانزده كيلومتري شهر قشم در سمت راست جاده قشم به روستاي خربس و روستاي درگهان ببينيد.
منبع : تبيان

يکشنبه ششم 9 1390 21:56

جزيره رنگين كمان هرمز - آكاايران

 
نوشته شده توسط akairan

جزيره رنگين كمان هرمز

 اينجا هرمز است؛ شگفتي زمين شناسي ايران و جهان... جايي كه خاك سرخ و كوه هاي رنگارنگ گرد هم آمده اند تا يكي از عجايب خلقت به وجود آيد؛ جزيره اي كه براي زمين شناسان آزمايشگاهي تحقيقاتي است و براي هنرمندان تابلوي نقاشي بي كم و كاست.

 

 

خاك سرخ سيستان

خليج فارس جزاير متعددي دارد اما هرمز منحصر به فرد ترين آنهاست و اين را به خاك رنگين كماني اش مديون است. شاه كليد ورودي خليج فارس كه در مجاورت تنگه هرمز قرار دارد... اين خاك انواع كاني ها را كه شكل دهنده سنگ ها هستند در خود جاي داده تا خاك رنگارنگي به وجود آيد و جزيره هرمز نام بگيرد. البته نام اين جزيره، يادگار روزگاري است كه مردمانش هنوز به خاطر هجوم مغولان، بندر معتبر هرمز و يا هرمزد را در مصب رود ميناب با خليج فارس ترك نكرده بودند و اينجا ساكن نشده بودند اما قدمت به وجود آمدن اين جزيره بيش از اينهاست؛ زماني كه هنوز انسان پا به اين كره خاكي نگذاشته بود.

اغراق نيست اگر بگوييم كه خاك تاكنون اين همه طيف رنگي را در خود جاي نداده است. جزيره رنگارنگ هرمز براي خود جعبه مداد رنگي كاملي است و رنگ هاي متنوع آن هر چشمي را خيره مي كند. جزيره هرمز، يك جزيره معمولي نيست؛ توده گنبدي بيضي شكل نمك است كه از سطح آب بيرون آمده. اگر چه همه سوي هرمز همانند همه جزيره ها به آب مي رسد اما خشكي برآمده اش توده بزرگ نمكي است؛ نه سنگ و خاك.

هرمز از لحاظ زمين شناسي از مهم ترين گنبدهاي نمكي در دنيا و از ديدگاه زيبايي شناسي بي رقيب ترين آنهاست.

 

خاك تاكنون اين همه طيف رنگي را در خود جاي نداده است. جزيره رنگارنگ هرمز براي خود جعبه مداد رنگي كاملي است و رنگ هاي متنوع آن هر چشمي را خيره مي كند

 

نمك شناور

هرمز جزيره پيري است؛ جزيره اي كه ميليون ها سال به خود ديده تا به اين هيبت درآيد. اگر بخواهيم سن و سال اين جزيره پير را بدانيم بايد به روزگار پيش از پيدايش آن رجوع كنيم؛ به دوران پالئوزوئيك؛ همان عهده بي مهرگان دريايي، شروع زندگي انوع باكتري ها و موجودات زنده اوليه؛ درست زماني كه سطح خشكي ها بسيار پايين بود.

خاك سرخ سيستان

گنبد نمكي پير در همين دوران به دنيا آمد؛ 500 ميليون سال قبل؛ زماني كه توده نمكي اعماق زمين از سبكي زياد به لايه بالايي زمين رسيده بود و قصد بيرون آمدن از پوسته اين كره خاكي را داشت. در اين ميان گسل ها كه شكستگي هاي عميق و متحرك زمينند، تنها راه ورود اين حجم بزرگ شدند و توده نمك كه مدت ها محبوس پوسته زمين بود، با اختلاف وزن و حجمش نسبت به ديگر سنگ ها، خود را از اعماق زمين بالا كشيد، از گسل ها عبور كرد و در اين بين، سنگ ها و كاني هاي موجود لايه هاي زيرين زمين را هم جارو كرد و با خود بر بستر دريا نشاند.

تا اين توده نمكي از اعماق دريا به سطح دريا برسد، ميليون ها سال گذشت. توده نمكي كم كم به سمت سطح آب حركت كرد و در حين بالا آمدن از اعماق آب، سنگ هاي ديگري را هم با خود آورد كه سن آنها به دوران سنوزوئيك بر مي گردد؛ يعني زماني كه انواع گياهان و جانوران شكل گرفته بودند و سطح خشكي ها آن قدر گسترده شده بود كه كوه ها هم كاملا پديدار شده بودند. اين توده مخلوط نمك و سنگ كه به آن سنگ مادر مي گويند، شد پايه و اساس جزيره.

حالا همه چيز آماده مانده بود تا بارش باران سطح اين نمك ها را بشويد و تنها سنگ هاي رنگين باقي بمانند و جزيره هرمز شكل بگيرد. اين اتفاق در 20 هزار سال پيش رخ داد و حالا هرمز با همه زيبايي اش در كنار بزرگ ترين جزيره خليج فارس – يعني جزيره قشم – آرميده است.

 

خاك سرخ اين جزيره كه همانند هموگلوبين خون انسان، داراي تركيبي آهن دار است، با ورودش به دريا بخشي از آب اي ساحلي را به گونه اي قرمز كرده كه كوسه ماهيان گهگاه فريب آن را مي خورند و خود را به دام مي اندازند

 

سنگ ها و رنگ ها

هرمز جزيره رنگ هاست و قدرت نقاش طبيعت است كه هنرنمايي خود را در گنبد نمكي 6 هزار متري به رخ آدميان كشيده، تنوع رنگي سنگ هاي كنده شده از لايه هاي مختلف اعماق زمين توسط توده هاي نمك آن قدر زياد است كه هرمز را به زيباترين و كم نظيرترين گنبد نمكي در دنيا تبديل كرده تا جايي كه از آن به آزمايشگاه سنگ شناسي ياد مي كنند.

هرمز موزه كاني هاي جهان است؛ يعني همان عناصر اوليه اي كه از مجموع آنها، سنگ ها شكل مي گيرند. كاني ها براي زمين شناسان بسيار با ارزشمند چرا كه از طريق مطالعه آنها نه تنها پي به ماهيت آن سنگ مي برند و مي توانند تركيب كلي سنگ هاي منطقه را به دست آورند؛ بلكه مي توانند رابطه خويشاوندي بين لايه هاي زمين شناسي يك منطقه را هم با مناطق دورتر بيابند شايد اين مطالعات به نتايج شگفت آوري هم برسند؛ مثلا خانواده اي از سنگ هاي كه در اثر حوادث طبيعي مانند شكافته شدن يا حركت لايه هاي زمين از هم دور افتاده اند به نوعي به هم مربوط شوند.

خاك سرخ سيستان

هرمز از اين نظر يك آزمايشگاه تمام عيار است؛ جزيره اي است كه 40 نوع كاني را در خود جا داده تا سنگ هاي اين جزيره زيبا از آن ها شكل بگيرد. كاني هاي هرمز به راحتي به چشم مي آيند كه مهم ترين شان «انيدريد» ، «ژيپس»، «كلسيت»، «هماتيت»، «دولوميت» و «اوليژيست» هستند. اين كاني ها با خرد شدن سنگ هاي قديمي و جريان آب باران به رودخانه ها و سپس درياها رسيده و در آنجا رسوب مي كنند، طي سال ها به هم مي چسبند و سنگ هاي رسوبي را شكل مي دهند.

 «ريوليت» «توف» هم كه از ديگر كاني هاي هرمز هستند گونه هايي از سنگ هاي آتشفشاني اند. البته وجود سنگ هاي آتشفشاني در اين گنبد پير، دليل بر اين نيست كه در اين جزيره آتشفشاني اتفاق افتاده؛ بلكه اين توده هاي آتشفشاني كه مدت ها قبل در اعماق دريا انباشته بودند به همراه توده نمكي به سطح آب آمدند و به همراه سنگ هاي رسوبي، لايه هاي سنگي آذرين را شكل دادند.

اتفاقات مختلف زمين شناسي سبب شده تا جنوب جزيره هرمز مملو از خاكي باشد به رنگ سرخ كه بومي ها آن «گِلَك» مي نامند؛ همان منطقه اي كه به «گل اخري» يا كانسار خاك سرخ مشهور است. كانسار تجمع مواد معدني در يك نقطه است كه در وقت استخراج، معدن ناميده مي شود. اينجا خيره كننده ترين بخش جزيره است؛ درست جايي كه خاك سرخ، درياي فيروزه اي، درخت سبز و آسمان سبز آبي آن چنان هنرمندانه گرد هم آمده اند تا نقاشي بي همتاي خالق طبيعت شكل گيرد. خاك سرخ اين جزيره كه همانند هموگلوبين خون انسان، داراي تركيبي آهن دار است، با ورودش به دريا بخشي از آب هاي ساحلي را به گونه اي قرمز كرده كه كوسه ماهيان گهگاه فريب آن را مي خورند و خود را به دام مي اندازند.

 

مردم اطراف اين جزيره، هرمز را با «گلَك» اش مي شناسند و آن را مي خورند؛ همان خاك سرخ هرمز كه با ماهي ساردين و نارنج مخلوط مي شود تا آن را روي نان بريزند و خوردني خوشمزه اي به نام «سوراغ» تهيه كنند

 

خاك خوردني

سوغات هرمز خاك آن است؛ خاكي كه فقط زيبا و منحصر به فرد نيست. مردم اطراف اين جزيره، هرمز را با «گلَك» اش مي شناسند و آن را مي خورند؛ همان خاك سرخ هرمز كه با ماهي ساردين و نارنج مخلوط مي شود تا آن را روي نان بريزند و خوردني خوشمزه اي به نام «سوراغ» تهيه كنند؛ ناني كه از پر طرفدارترين خوردني ها در استان هرمزگان است.

خاك سرخ هرمز ارزش اقتصادي بالايي هم دارد؛ تا همين چهار سال قبل، هزاران تن از اين خاك گرانبها به كشورهاي ديگر صادر مي شد تا در صنايع مختلف رنگ سازي، لوازم آرايش، شيشه و سراميك سازي از آن استفاده كنند. البته آخرين خبرها، از كم شدن اين صادرات بي رويه حكايت مي كند؛ صادراتي كه اگر بخواهد ادامه يابد، به از بين رفتن خاك سرخ هرمز مي انجامد.

البته زيبايي و معروفيت هرمز فقط به خاك سرخش نيست، هرمز جزيره رنگ هاست. اين جزيره داراي خاك هاي رنگي بسياري است كه در كنار يكديگر طيف وسيعي از رنگ هاي سفيد زرد، نارنجي، قرمز، قهوه اي، سبز و حتي طلايي ايجاد مي كند. هرمز رنگ هاي شمارش ناپذيري دارد كه از طيف رنگي گرم تا سرد را شامل مي شود؛ يعني همه رنگ هايي كه يك هنرمند براي كشيدن تابلوي نقاشي خود به آنها نيازمند است. همين تابلوي نقاشي است كه نه تنها زمين شناسان، هنرمندان و گردشگران ايراني را مبهوت خود كرده؛ بلكه هر هنرمندي را كه به ايران آمده، مجذوب خود كرده است. از جورج استاينمتر و ريكاردو زيپولي عكاس تا آلبر لاموريس فيلمساز.

اما اين رنگ ها از كجا آمده اند؟ در جواب اين سوال بايد گفت كه مجموع رنگ هاي اين جزيره حاصل يك تركيب شيميايي است؛ حاصل يك اتفاق؛ اتفاقي از تركيب كاني هاي مختلف براي شكل گيري سنگ، رنگ هاي هرمز يا به صورت خاك و كلوخند يا به صورت سنگ هايي محكم. البته هرمز سنگ هاي فلزي هم دارد. مگنتيت، هماتيت و اوليژيست سه سنگ فلزي هستند كه در آنها اكسيد آهن يافت مي شود و سنگ فلزي طلايي رنگي به نام پيريت كه به طلاي ابلهان يا چشم شيطان معروف است و در خود ماده اي به نام سولفيد آهن دارد.

 

نادعليان: خاك سرخ هرمز را كه به دست گرفتم، دستم رنگي شد. اين خاك به قدري رنگ توليد مي كند كه اگر روي لباس تان ريخته شود با هيچ ماده شوينده اي پاك نمي شود

 

هنر و هرمز

جزيره هرمز فقط براي زمين شناسان جزيره شگفت انگيزي نيست. هنرمندان هم بارها شيفته آن شده اند و براي خلق اثر هنري خود از خاك اين جزيره بهره برده اند.

خاك سرخ هرمز

احمد نادعليان كه كارشناس نقاشي و دكتري هنر تزئينات ديواري است و به هنرمند محيطي مشهور شده از مهم ترين آنهاست. «خاك سرخ هرمز را كه به دست گرفتم، دستم رنگي شد اين خاك به قدري رنگ توليد مي كند كه اگر روي لباس تان ريخته شود با هيچ ماده شوينده اي پاك نمي شود». اين را نادعليان وقتي مي گويد كه مدت ها از خلق آثار هنري اش در هرمز گذشته، اما هنوز وقتي ياد آن روزها مي كند مي شود شادي را در صدايش حس كرد البته پاك نشدن اين رنگ ها دليل علمي خاصي دارد؛ خاك سرخ هرمز از تركيبات تشكيل شده و رس هم چسبندگي بالايي دارد.

نادعليان براي آنكه بتواند با خاك هاي رنگارنگ جزيره آثار هنري خود را خلق كند به مطالعات رنگ شناسي آنها روي آورد: «از نظر علمي نمي شود گفت كه دقيقا چه رنگ هايي را در هرمز مي بينيم؛ چرا كه تفكيك دقيق اين همه رنگ در اين جزيره زيبا كار چشم آدمي نيست؛ اما آنچه به ظاهر ديده مي شود، رنگ هاي اصلي به همراه طيف هاي مختلف رنگي هستند؛ سفيد، زرد، كرم، نارنجي، قرمز، قهوه اي و سبز فيروزه اي روشن. اين رنگ ها فقط به خاك جزيره مربوط نيستند، بسياري از اين رنگ ها براي كلوخ ها و سنگ هاي شكننده اي هستند كه با دست قابل خرد شدنند». جالب است كه به گفته او، رنگ سبز فيروزه اي مربوط به خاك نرم و مرطوبي است كه چسبندگي بالايي هم دارد.

خاك سرخ هرمز

اما نكته مهمي كه بايد در استفاده از خاك هاي رنگارنگ هرمز هميشه مدنظر قرار داد، تخريب محيط طبيعي اين جزيره است و از دست رفتن اين خاك ها. همين يك سال و نيم پيش بود كه براي نشان دادن زيبايي جزيره هرمز، فرشي تقريبا به طول 1200 متر مربع از 70 طيف رنگي بر ساحل جزيره نقش بست؛ فرشي كه در طراحي آن از داستان ها و طرح هاي بومي جزيره استفاده  شد. احمد نادعليان گرچه اين كار هنري را بسيار جالب مي داند؛ اما خلق آن را به قيمت از دست دادن خاك هاي رنگي و تخريب محيط طبيعي زيباي هرمز، اثري ضد محيط زيست مي نامد او كه بنا به گفته  خودش براي نقاشي هايش روي شيشه و غيره از مقدار كمي خاك به اندازه يك قاشق سوپ خوري خاك جزيره استفاده كرده مي گويد: «بهتر است به جاي اين كارها، اثري در ابعاد كوچك تر خلق مي شد تا خاك اين جزيره كمترين آسيب را ببيند. همين بس است كه سال ها خاك هرمز را صادر مي كردند. از اين به بعد فرصت آن است كه آن را حفظ كنيم.»

 گروه گردشگري تبيان- الهام مرادي
منبع: سرزمين من

يکشنبه ششم 9 1390 21:54
X